برای آنکه ۴۰۰ هزار میلیارد تومان بودجه آموزش و پرورش به نتیجه و اثر واقعی منجر شود، نیاز به شجاعت تصمیمگیری و توافق ملی بر مجموعهای از اصلاحات جدی است. مدرسه تنها زمانی به کارآمدی میرسد که سیاستهای ناکارآمد متوقف، و مسیر تازهای برای حکمرانی آموزشی ترسیم شود. شش اقدام اساسی میتواند نقطه آغاز این تحول باشد:
۱. عبور از سیاستهای تکراری و کماثر
حکمرانی آموزشی باید از کنکورزدگی، حافظهمحوری و آموزش بیحاصل فاصله بگیرد و به سوی مهارتهای نو، یادگیری عمیق و تربیت نسل توانمند حرکت کند.
۲. پایان دادن به دخالتهای غیرتخصصی
استخدامهای فلهای و تصمیمات غیرکارشناسی یکی از مهمترین عوامل آسیبزننده به مدرسه است. آموزش و پرورش بدون استقلال تخصصی، کارآمد نخواهد شد.
۳. ساماندهی مدارس رنگارنگ و فعالیتهای موازی
مدارس متعدد با مدلهای مختلف، بودجههای موازی و برنامههای پراکنده باید تجمیع و در خدمت ارتقای مدارس دولتی قرار گیرند؛ جایی که بیشترین جمعیت دانشآموزی حضور دارد.
۴. تنظیمگری جدید برای صنعت کنکور
برای تاجران کنکور و مؤسسات رقابتمحور باید برنامه تغییر تدوین شود؛ برنامهای زمانبندیشده که آنها را به رفتار مسئولانهتر وادار کند.
۵. گفتوگو با والدین و دانشآموزان
مدرسهداری آمرانه دیگر پاسخگو نیست. گفتوگوی واقعی و مشارکتمحور با خانوادهها و دانشآموزان باید به بخشی از فرهنگ مدیریت مدرسه تبدیل شود.
۶. تقویت زیرساختها و توسعه حرفهای معلمان
در کنار بهبود پایدار معیشت فرهنگیان، باید بر مهارتافزایی، توانمندسازی و توسعه حرفهای مستمر معلمان تمرکز کرد؛ زیرا کیفیت آموزش از کیفیت معلم آغاز میشود.
آموزش باکیفیت، نه شعار بلکه حق همه کودکان ایران است؛ حقی که بدون اصلاحات شجاعانه و تصمیمات ملی محقق نخواهد شد.
منبع: — مجله صدرا ، مرتضی نظری
برچسبها: #آموزش وپرورش #اصلاح نظام آموزشی #بودجه آموزش #کنکورزدگی #مدرسه #معلم #دکترمرتضی_نظری #ایران





