بی‌تفاوتی مردم؛ نشانه‌ فرسودگی جمعی است، نه رضایت

اشتراک‌گذاری در:

در حالی‌که جامعه با بحران‌های پیاپی زیست‌محیطی، اقتصادی و اجتماعی روبه‌روست، نبود واکنش عمومی به فجایع، برخی را به این اشتباه می‌اندازد که مردم رضایت دارند. اما به گفته‌ی یک جامعه‌شناس، این سکوت نه از رضایت، بلکه ناشی از نوعی بی‌حسی و فرسودگی روانی جمعی است.

به‌عنوان نمونه، کاهش سطح آب دریاچه ارومیه، آلودگی‌های مزمن هوا، نبود حمل‌ونقل عمومی مناسب، تورم افسارگسیخته و گرانی مسکن، همگی بحران‌هایی‌اند که روزمره و تکراری شده‌اند. با این حال، جامعه واکنشی جدی به آن‌ها نشان نمی‌دهد. این وضعیت، به گفته این جامعه‌شناس، در نتیجه پنج عامل شکل گرفته است:

فرسودگی روانی جمعی
مردم در اثر تجربه‌ی بحران‌های مداوم، دچار خستگی ذهنی و کاهش ظرفیت روانی برای اعتراض و کنش جمعی شده‌اند.

عادی‌سازی بحران
با تکرار مداوم ناهنجاری‌ها، فجایع به بخشی از روزمرگی تبدیل شده‌اند و حساسیت عمومی نسبت به آن‌ها کاهش یافته است.

فقدان افق امید
امید به اصلاح از راه سیاست، مهاجرت یا انقلاب، به‌تدریج تضعیف شده و جامعه در نوعی بن‌بست ذهنی و بی‌افقی گرفتار شده است.

فرسایش سرمایه اجتماعی
بی‌اعتمادی گسترده به نهادهای رسمی و نخبگان فکری، جامعه را از کنش دسته‌جمعی دور کرده و مشارکت عمومی را تضعیف کرده است.

بی‌تفاوتی بدنی و ذهنی
جامعه‌ای که دیگر «نمی‌لرزد»، یعنی واکنش نشان نمی‌دهد، عملاً به وضعیت «زندگی برهنه» دچار شده است؛ مفهومی که جورجو آگامبن از آن برای توصیف وضعیتی بدون قدرت سیاسی استفاده می‌کند.

به باور این جامعه‌شناس، بازگشت جامعه از این وضعیت تنها زمانی ممکن است که مردم بتوانند دوباره حرف بزنند، رنج‌های خود را بیان کنند و فضاهایی امن برای گفت‌وگو، ابراز درد و رؤیاسازی جمعی ایجاد شود. این وظیفه‌ای است که روشنفکران، هنرمندان و نهادهای مدنی می‌توانند در آن نقش کلیدی داشته باشند.

برچسب‌ها:

بحران اجتماعی، بی‌تفاوتی عمومی، بی‌حسی جمعی، سرمایه اجتماعی، جامعه فرسوده، روان‌شناسی اجتماعی، امید جمعی، واکنش اجتماعی

منبع: خبرآنلاین

کد خبر:3188

نظرات ارزشمند شما

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *