جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

به بهانه‌ی روز پزشک “دکتر”سراینده شاعر نابینا موسی عصمتی

اشتراک‌گذاری در:

زخم وامانده اوضاع جهانم دکتر
مثل یک جنگل وحشی‌ست روانم دکتر

بعد تجویز شما باز اثر بخش نبود
قرص بی‌خاصیت زیر زبانم دکتر

سیستانم که خدا حال مرا می‌داند
هیرمندم که به لب آمده جانم دکتر

زابلم، زابل تب‌دار و پر  از گرد و غبار
نفسی سوخته دارم به گمانم دکتر

خاور شوم میانه است دلم یعنی که
یمنم ،سوریه ای دل‌نگرانم دکتر

حال من حال خوشی نیست جوابم کردند
نامنظم شده امشب ضربانم دکتر

مثل یک رود که از دست خودش می‌کوچد
رو به دریای دلم در جریانم دکتر 

عاشقی رسم غریبی‌ست در این آبادی
وقت داری غزلی تازه بخوانم دکتر؟!

قلب زخمی شده ام را عمل باز نکن
دوست دارم که در این حال بمانم دکتر

کاش تجویز کنی باز دو فنجان چایی
عاشق سبز ترین چشم جهانم دکتر

کد خبر:842

نظرات ارزشمند شما

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *