در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران، دهم اردیبهشت ماه بهعنوان «روز ملی خلیج فارس» ثبت شده؛ روزی که یادآور اخراج نیروهای استعمارگر پرتغالی از سواحل جنوبی کشور در سال ۱۶۲۲ میلادی است.
به گزارش پایگاه خبری پهنه پرواز به نقل از میراثآریا: در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران، دهم اردیبهشت ماه بهعنوان «روز ملی خلیج فارس» ثبت شده، روزی که یادآور اخراج نیروهای استعمارگر پرتغالی از سواحل جنوبی کشور در سال ۱۶۲۲ میلادی است. در این روز، تنها یک رویداد نظامی گرامی داشته نمیشود، بلکه نامی کهن و هویتی ملی پاس داشته میشود؛ نامی که در سراسر تاریخ، در دل سنگنوشتهها، نقشهها، سفرنامهها و آثار مورخان از شرق و غرب عالم، با عنوانی روشن و بیابهام ثبت شده است: خلیج فارس.
خلیج فارس در منابع باستانی
پیش از ورود آریاییها به فلات ایران، اقوام باستانی چون ایلامیان و آشوریان، نسبت به این پهنه آبی اشراف داشتند. در کتیبههای آشوری، این دریا با نام «نامرتو» (Narmarratu) یعنی رود تلخ شناخته میشد که قدیمیترین نام شناختهشده برای این منطقه آبی است. نخستین ذکر مستقیم از دریای پارس در متن پادشاه اروک، لوگان زاگسی، آمده است. در تمدن ایلام، توجه به کرانههای خلیج فارس در کتیبههایی که از منطقه بوشهر (لیان باستانی) به دست آمده، بهروشنی دیده میشود.
در دوره هخامنشی، با گسترش مرزها تا مدیترانه و مصر، ضرورت تسلط دریایی بیش از پیش احساس شد. داریوش بزرگ مسیرهای دریایی را بررسی و ثبت کرد. در یکی از مهمترین کتیبههای بازمانده از وی در تنگه سوئز، آمده است: «درایه تی هچا پارسیا آئی تی»؛ یعنی دریایی که از پارس میرود. این اشاره مستقیم به «دریای پارس» گواهی مهم از کاربرد نام تاریخی این دریا در منابع رسمی شاهنشاهی ایران است.
در جغرافیای یونان و روم
خلیج فارس در آثار بیش از ۱۳ مورخ و جغرافیدان مشهور یونانی و رومی به نامهایی چون «سینوس پرسیگوس»، «پرسیکوم ماره»، «پرسیکون کاای تاس» یاد شده است. از جمله این چهرهها میتوان به هکاتائوس، آراتستن، هیپارخوس، استرابو، بطلمیوس و … اشاره کرد.
در منابع دوران اسلامی
با طلوع اسلام و شکوفایی علوم اسلامی، گنجینه بزرگی از جغرافیای منطقهای شکل گرفت. در اغلب این منابع، نام خلیج فارس با عنوانهایی چون «بحر فارس»، «الخلیج الفارسی» و «بحر الفارسی» آمده است. جغرافیدانانی چون ابن فقیه، ابن رسته، ابن بلخی، اصطخری، یاقوت حموی، قزوینی، حمدالله مستوفی و بسیاری دیگر در آثار خود بهصراحت از این دریا بهعنوان دریای پارس یا خلیج فارس یاد کردهاند.
در کتاب مهم «حدود العالم» که یکی از کهنترین متون جغرافیایی فارسی است، از پنج خلیج بزرگ نام برده شده و به روشنی، یکی از آنها «خلیج پارس» عنوان شده است. اصطخری نیز در توضیح گستره این دریا، آن را شاخهای از دریای محیط مینامد که از چین آغاز میشود و به سواحل پارس میرسد.
نقشهای که توسط اصطخری جغرافیدان ایرانی در قرن ۹ میلادی در کتاب الاقالیم رسم شده است و در آن نام «دریای فارس» (بحر فارس) برای خلیج فارس بهکار رفته است.
دستاوردهای پژوهشی معاصر
پژوهشگران ایرانی، بهویژه در قرن اخیر، به واکاوی عمیق منابع تاریخی پرداختهاند. محمدجواد مشکور در مقالهای پژوهشی با عنوان «نام خلیج فارس» که در مجموعه مقالات خلیج فارس منتشر شده، بیش از چهل منبع تاریخی معتبر را فهرست کرده است که در آنها این پهنه آبی با عنوان «خلیج فارس» ذکر شده است. او بهروشنی نشان میدهد که اصطلاح «خلیج عربی» نهتنها پایهای تاریخی ندارد، بلکه به دریای سرخ اطلاق میشده که در منابع یونانی با عنوان «اریتره»، و در متون اسلامی با نام «بحر قلزم» شناخته میشده است.
مرور اسناد و منابع گوناگون از تمدنهای کهن تا دوران اسلامی و پژوهشهای معاصر، حاکی از این واقعیت است که نام خلیج فارس نه یک اصطلاح جغرافیایی صرف، بلکه سندی است بر هویت تاریخی، فرهنگی و سیاسی ملت ایران. این نام، قرنها پیش از شکلگیری مفاهیم ملیگرایی مدرن، به شکلی آشکار و مکرر در متون شرقی و غربی آمده و هرگونه تردید در اصالت آن، چشمپوشی از یک حقیقت تاریخی است.