اختلال دو قطبی چیست؟

اشتراک‌گذاری در:

اختلال دو قطبی از اختلالات روانپزشکی است که در آن عمدتاً وجه غالب بیماری مربوط به اختلال در هیجانات و عواطف فرد می شود و سایر علائم اختلال از جمله اختلال در خواب، اشتها و یا تفکر در پی اختلالات هیجانی بروز می‌کند. همانطور که از نام آن پیدا است در این اختلال دو حالت، وجود دارد. در شرایط خلقی عادی فرد از نظر هیجانات، خواب و اشتها و نیز در تفکر خود هیچ مشکل عمده ای پیدا نمی کند و به فعالیت عادی زندگی خود ادامه میدهد. در قسمت بالا و پایین خط سلامت روانی دو منحنی میبینید که در هر دو مورد فرد دچار اختلال میشود.

به قسمتی که بالای خط سلامت قرار دارد قطب شیدایی یا مانیا و به قسمتی که در پایین خط سلامت قرار دارد قطب افسردگی می‌گویند. به همین دلیل این اختلال را اختلال دو قطبی و یا اختلال مانیک-دپرسیو می نامند. اختلال دو قطبی یکی از اختلالات روانپزشکی است که معمولا به مدت طولانی ادامه دارد و مانند بسیاری از بیماریهای دیگر حتی بیماری های جسمانی که معمولا مزمن و طولانی مدت میباشند، دو قطبی نیز از اختلالات طولانی مدت انسان است.

شیوع اختلال دوقطبی

این اختلال در تمام جوامع و در تمام طبقات اجتماعی دیده میشود از این رو به خانواده و یا نژاد خاصی اختصاص ندارد. نوع شدید اختلال دو قطبی حدود ۱ – ۱/۵ درصد افراد جامعه را در طول عمر مبتلا می‌کند و انواع خفیف آن تا ۶ درصد نیز گزارش شده است. ملاحظه می‌شود که اختلال دو قطبی نادر نیست.

این اختلال در زن و مرد به یک میزان دیده می‌شود و معمولا سن شروع بیماری بیشتر بین ۳۵-۲۵ سالگی است. این به این معنی نیست که فقط در این سنین دیده می‌شود بلکه در سنین کودکی و حتی سالمندی نیز ممکن است برای بار اول مشاهده شود. ولی بیشتر اوقات در محدوده سنی که در بالا ذکر شد شروع می‌گردد.

علائم فاز افسردگی دوقطبی

قطب افسردگی دقیقا مخالف قطب مانیا است، به این معنی که روحیه و رفتار فرد مبتلا و نیز افکار و اندیشه وی در این مرحله با یکدیگر کاملا تفاوت دارند. علائم اختلال در فاز افسردگی عبارتند از:

خلق افسرده: شخص احساس غمگینی دارد، و چیزی او را خوشحال نمی‌کند. این در حالی است که بیمار در فاز مانیا بدون دلیل روشن و علت واضحی شاد است و روحیه بالایی دارد.

اعتماد به نفس پایین: در فاز افسردگی، فرد مبتلا از اینکه بتواند دست به کاری بزند هراسان است و به خود اعتماد ندارد. در حالیکه در فاز مانیا شخص حتی بدون مطالعه و فراهم بودن شرایط لازم، دست به اقدامات بزرگی مانند خرید و فروش خانه، صدور چک، حتی چک های بی محل نموده و از عواقب آن ترسی ندارد.

بی علاقگی و دلمردگی: در مرحله افسردگی فرد علاقه خود را به کارها و فعالیت های قبلی از دست می‌دهد، کم کار و گوشه گیر می شود. در حالیکه در مرحله مانیا پر کارشده، مرتب در تقلا و تلاش است و در واقع خستگی ناپذیر می شود.

بی انگیزه شدن: بیمار افسرده کشش و انگیزه لازم برای انجام کارهای جاری خود را ندارد. به کارهای خود بی رغبت می‌شود و آنها را پشت گوش می اندازد. در حالیکه در مرحله مانیا بالعکس تا کاری را به نتیجه نرساند آرام و قرار ندارد، تا حصول نتیجه روز و شب پیگیر کار می‌شود و برای تحقق آن به افراد مختلف و نهادهای ذی ربط مرتب سرکشی می‌کند.

افزایش خواب: در مرحله افسردگی خواب افزایش می‌یابد و حتی اگر نخوابد تمایل دارد بیشتر وقت خود را در رختخواب بگذراند. در واقع بیشتر اوقات خسته و کسل است. در فاز مانیا بیمار خستگی ناپذیر است و صبح تا شب فعالیت دارد. خوابش به حدود ۲ تا ۳ ساعت در شب کاهش مییابد و فردا صبح سرحال و بدون خستگی از خواب بیدار می‌شود.

فراموشی و جریان فکر کُند: بیمار افسرده به سختی فکر خود را متمرکز می‌سازد و به دشواری قادر است در مورد مطلبی خوب فکر کند و تصمیم بگیرد، فکرش خوب کار نمی کند، حواسش پرت است. در حالیکه همین فرد در مرحله مانیای بیماری به سرعت فکر میکند و تصمیم میگیرد. سرعت فکر او بسیار افزایش می‌یابد و گاهی این افزایش سرعت فکر به ناتوانی در تفکر منسجم و هدفمند منجر می‌گردد. افکار در ذهن بیمار در مرحله مانیا به سرعت برق ممکن است جریان پیدا کرده و باعث می‌شوند که از یک فکر به فکر دیگر بروند.

واکنش به اختلال دو قطبی

شاید اولین واکنش فرد مبتلا و نیز وابستگان نزدیک او در مواجه با این اختلال، ترس، نگرانی و وحشت از داشتن چنین بیماری در خود و یا در یکی از عزیزان نزدیک شان باشد. در اکثر موارد این ترس و نگرانی منجر به انکار اختلال علی الخصوص پس از بهبودی و سپری شدن حالت حاد اختلال می‌گردد و این انکار مانع از کنترل صحیح آن خواهد شد. توصیه متخصصین آن است که:

تا جایی که ممکن است در مورد اختلال دو قطبی مطالعه کنیم و با آن آشنا شویم.

با روبرو شدن با واقعیت وجود اختلال دو قطبی، هراس نداشته باشیم.

روش های درمان و کنترل اختلال را از متخصص فرا بگیریم.

ارتباط خود را با کارشناسان بهداشت روان مانند روانپزشک، روانشناس، مددکار اجتماعی حفظ کنیم.

خود را برای یک مقابله تقریبا دراز مدت با اختلال آماده کنیم.

به خود برچسب و انگ بیمار روانی نزنیم.

با رعایت این نکات مطمئن باشید:

بیماری کمترین عارضه را بر زندگی شما یا عزیز شما خواهد گذاشت.

در رویارویی با این بیماری کمترین نا امیدی را خواهید داشت.

می‌توانید مانند دیگر افرادی که اختلال دو قطبی ندارند با حفظ شرایطی، زندگی خوب و موفقی را برای خود فراهم کنید.

درمان اختلال دوقطبی

درمان دارویی که در ادامه به تفصیل توضیح داده می شود، اساس و پایه درمان در اختلال دو قطبی است. در صورت مصرف نامنظم و یا قطع پیش از موعد داروها، فازهای اختلال مکررا تکرار می‌شوند و حتی ممکن است در طول یکسال چند فاز بیماری دیده شود.
در شرایطی که فرد مبتلا با عودهای مکرر و شدید مواجه است، زندگی خصوصی و حرفه ای فرد مرتب در تلاطم و بحران قرار داشته و با شکست و ناکامی همراه می گردد. در درمان اختلال دو قطبی، هر کدام از فازهای اختلال که باشد، حتما باید یکی از داروهای تنظیم کننده خلق مصرف شود.

آیا اختلال دو قطبی درمان می‌شود؟

در پاسخ این سوال باید گفت:

بسیاری از بیماری های انسان درمان قطعی ندارند و با اقدامات درمانی، بیماری کنترل می‌شوند، مانند بیماری دیابت، فشار خون بالا و …

هدف از درمان در بسیاری از عرصه های پزشکی این است که بیمار مجددا به فعالیت روزمره خود برگردد و کیفیت زندگی مناسبی پیدا کند.

منافع درمان به عوارض آن ارجحیت داشته باشد. با این توضیحات اختلال دو قطبی قابل درمان است اما نه به مفهوم ریشه کن شدن آن و عدم نیاز فرد مبتلا به ادامه درمان و مصرف دارو. با پیگیری مرتب درمان، اختلال وضعیت مطلوبی پیدا خواهد کرد. در این حالت شخص قادر است به بسیاری از فعالیت های زندگی روزمره خود مانند تحصیل، کار، ازدواج و … برسد. درصورتیکه هم دفعات عود بیماری بصورت قابل توجهی کاهش یافته و هم شدت آن بسیار کمتر شود، فرد مبتلا قادر است به بسیاری از فعالیت های زندگی خود بپردازد. بجای انکار بیماری، بهتر است یاد بگیریم که چگونه با آن کنار بیاییم، چگونه آن را کنترل کنیم و چگونه با آن و همراه آن زندگی کنیم. از آنجایکه بیماری دو قطبی یکی از بیماریهای طولانی مدت انسان است، از این رو:

هر چه این اختلال را بشناسیم، از علت آن آگاه شویم، سیر و روند آن را بدانیم، با داروهایی که در درمان بکار می‌روند آشنا شویم، اثرات درمانی آنها را بدانیم و با عوارض داروها آشنا شویم بهتر می‌توانیم بر اختلال خود کنترل داشته و اجازه ندهیم که، خود را بر ما و خانواده تحمیل کرده و هر روز زندگی ما را دستخوش تغییر و دگرگونی کند.

درمان دارویی اختلال دو قطبی

تاکید درمان اختلال دو قطبی بر دارو درمانی است. تغییرات شیمیایی که در مغز این بیماران در زمان عود بیماری اتفاق می افتد با مصرف دارو تنظیم شده، مواد شیمیایی مغز تعادل خود را بدست آورده، علائم اختلال از بین می‌روند و اختلال تحت کنترل در میاید.
همانطور که از اسم اختلال دو قطبی بر میاید این اختلال دارای دو قطب یا دو فاز کاملا متفاوت بوده و از این رو درمان آن نیز در فازهای مختلف تا حدودی متفاوت میباشد. هدف از درمان در هر یک از فازهای افسردگی یا مانیا این است که فرد مبتلا مجددا به حالت سلامت روانی خود باز گردد.

داروهای تنظیم کننده خلق

منظور از داروهای تنظیم کننده خلق داروهایی است که در هر یک از دو فاز اختلال می بایست تجویز نمود. این داروها فرد مبتلا را به سلامت روانی باز می گرداند و بر هر دو فاز افسردگی و مانیا موثر است. از همه مهمتر اینکه مصرف داروهای ضد مانیا و ضد افسردگی اگر با داروهای تنظیم کننده خلق مصرف نشوند، اثر درمانی مطلوبی نخواهند داشت. داروهایی که به این منظور تجویز می شوند در درجه اول عبارتند از: لیتیوم، والپروات سدیم، کاربامازپین. دو مورد از این داروها به تفصیل بیشتر در ادامه ذکر شده اند.

کد خبر:1205

نظرات ارزشمند شما

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *