جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اراده‌ای که در محدودیت‌های جسمی، زندانی نشد

اشتراک‌گذاری در:

مهدیه کاظمی هنرمند دارای معلولیت ، کارشناس ارشد صنایع دستی ، مدرس دانشگاه و مدیر آموزشگاه هنری ساکن رفسنجان، در معرفی خود به پایگاه خبری پهنه پرواز چنین گفت: از سه ماهگی دچار بیماری فلج اطفال شدم؛ و هر دو پایم مبتلا شد. اولین  قدم‌های زندگی‌ام را در همان دوران کودکی، با کفش‌های آهنین (بریس)برداشتم؛ و این دوران سخت، باعث شد به این درک برسم، که برای رسیدن به اهدافم، همیشه باید یک جفت کفش آهنی بپوشم!

کاظمی، در مورد دوران تحصیلی خود اضافه کرد:
دوران دبستان و راهنمایی را با معدل بالا گذراندم؛ و در حال آماده شدن، برای ورود به دبیرستان و رشته تجربی بودم، که تحت درمان قرار گرفتم. این موضوع، باعث شد افت تحصیلی شدیدی پیدا کنم؛ و دیپلم را در رشته تجربی، با کمترین معدل، دریافت کنم. ولی علاقه شدیدی که به هنر داشتم، وادارم کرد که با تهیه کتاب‌های درسی مورد نیاز، خودم را برای کنکور هنر آماده کنم. سال ۷۹، با قبولی در رشته هنرهای سنتی دانشگاه میراث فرهنگی تهران، وارد مسیر جدیدی از زندگی شدم؛ که باید تصمیم می‌گرفتم محیط امن خانواده را ترک کنم و خود را برای سفری پر از چالش آماده کنم. من اولین دختر فامیل بودم که با آن شرایط خاص فیزیکی، قصد ورود به دانشگاه (آن هم در شهری دیگر) داشتم؛ و همه می‌خواستند به نحوی منصرفم کنند.

وی در مورد شروع فصل جدید زندگی خود و تجربه ناشناخته‌ها گفت: تصمیم من برای رفتن به دانشگاه جدی بود؛ هرچند می‌دانستم که مسیر سختی پیش رو دارم. هنگامی که برای اولین بار، وارد دانشگاه و خوابگاه شدم و کمبود امکانات، برای افراد معلول را دیدم، به حدی وحشت کردم، که گریه امانم را برید و اشکم سرازیر شد.علی‌رغم اصرار خانواده برای انصراف از دانشگاه، به آنها گفتم: یک هفته به شکل آزمایشی می‌مانم؛ و اگر نتوانستم تحمل کنم، انصراف می‌دهم. ماندم و هر روز با چالش جدیدی روبرو می‌شدم؛ که باید مانند یک مسئله ریاضی، برایش فکر می‌کردم و راه حلی پیدا می‌کردم. اینگونه بود که هفته به هفته، زمان برگشتن به خانه را برای خودم تمدید می‌کردم و می‌ماندم. امروز از آن دوران، به عنوان بهترین و در عین حال، سخت‌ترین دوران زندگی‌ام یاد می‌کنم؛ چون پر از  تجربه بود و باعث شد مسیرم را ادامه بدهم. مدرک کارشناسی ارشد را هم در دانشگاه هنر اصفهان گرفتم.

این هنرمند توانا، در مورد فعالیت‌های حرفه‌ای خود چنین شرح داد: در حال حاضر، مدرس دانشگاه هستم؛ که البته بخاطر بی عدالتی و رعایت نکردن قانون استخدام معلولین، بصورت حق‌التدریسی مشغول کار هستم. مدیر و موسس «آموزشگاه هنری گلابتون» در رفسنجان نیز هستم. نمایشگاه‌های متعددی در رفسنجان و خارج از استان کرمان برگزار کرده‌ام. برگزیده جشنواره عکس و فیلم کوتاه (صد ثانیه‌ای) استان در سال ۱۴۰۰  و همینطور برگزیده جشنواره دوسالانه همام، در بخش صنایع دستی ۱۴۰۲ شده‌ام. موفق به کسب رتبه برگزیده جشنواره هنرهای محیطی «یاد نقش‌ها» در کرمان و در سال ۱۳۹۱ شده‌ام؛ دریافت‌کننده مهر اصالت کالا، برای محصولات تولیدی چرمی (که تلفیق با قلمزنی مس می‌باشد) هستم؛ و داور بخش صنایع دستی در چندین جشنواره استانی نیز بوده‌ام.

خانم کاظمی، به عنوان سخن پایانی چنین گفت:
در پایان باید عرض کنم، یک شخص دارای معلولیت، بیشترین توان خود را برای کار می‌گذارد؛ اما به دلیل عدم مناسب‌سازی   و نبود زیرساخت‌های لازم برای افراد معلول، و محدودیت‌هایی که ایجاد می‌شود، شایسته است مسئولین بستر مناسبی برای بازاریابی و معرفی شغل و حرفه این بزرگواران فراهم بیاورند؛ و حمایت‌های مادی و معنوی بیشتری، جهت معرفی آنها (چه در بازارهای داخلی و چه در بازارهای خارجی)  در نظر بگیرند.

پهنه پرواز، دریچه‌ای به سوی دنیای افراد معلول و دارای بیماری‌های خاص باز می‌کند؛ که دنیایی پر از هنر، شگفتی، استعداد، خلاقیت، توانایی و نبوغ است. دنیایی که باید شناخته شود، تا دیدگاه جامعه، به کلی، در مورد آن و افراد درون آن، دگرگون شود؛ تا به افراد خاص، با ویژگی‌های خاص، به چشم افراد دارای محدودیت نگاه نشود و هیچکس تبعیضی برای این قشر از جامعه قائل نشود. دنیایی که باید شناخته و درک شود، تا در مسیر ساختن زیرساخت‌های شهری و امکانات رفاهی و همچنین فراهم شدن فرصت‌های شغلی و دیده شدن و پذیرفته شدن هر چه بیشتر این عزیزان، اقدامات جدی صورت بگیرد.

کد خبر:248

نظرات ارزشمند شما

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *