جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

9 نشانه نشان می دهد که فردی بسیار باهوش است اما فاقد خرد و بلوغ است

اشتراک‌گذاری در:

نویسنده: تینا فی

هوش همه چیز نیست بین باهوش بودن و عاقل بودن و بالغ بودن فاصله زیادی وجود دارد.
فقط به این دلیل که کسی باهوش است به این معنی نیست که زندگی خوبی را سپری کرده است. آن‌ها ممکن است در افرادی باهوش باشند، اما فاقد خرد لازم برای مقابله با مشکلات دنیای واقعی هستند.

بر اساس روانشناسی، نشانه های خاصی وجود دارد که باعث می شود فردی که دارای هوش است، اما بلوغ و خرد ندارد، نتواند موفق باشد.
در این مقاله قصد داریم این 9 نشانه را بررسی کنیم. اگر در مورد تفاوت بین هوش و خرد کنجکاو هستید، یا به سادگی می خواهید خودتان یا شخص دیگری را بهتر درک کنید، ادامه مطلب را بخوانید.

1) به شدت به عقل متکی هستند

افرادی که بسیار باهوش هستند، اما فاقد بلوغ و خرد هستند، تمایل زیادی به توانایی های فکری خود دارند. آنها به هر مشکلی به عنوان یک معما نگاه می کنند که باید حل شود و اغلب جنبه های احساسی مربوط به آن را نادیده می گیرند.

دنیای روانشناسی به ما می گوید که این یک ویژگی رایج در افراد با ضریب هوشی بالا است، اما بدون خرد و بلوغ برای متعادل کردن آن.
آنها از آن دسته افرادی هستند که ممکن است در هر آزمونی در مدرسه شرکت کنند، اما برای دلداری دادن به دوستی که دوران سختی را پشت سر می گذارد، تلاش نمی کنند. آنها می توانند یک موقعیت را تا آخرین جزئیات تجزیه و تحلیل کنند، اما ممکن است جریان های احساسی را که می توانند کل تصویر را تغییر دهند، نادیده بگیرند.

قدرت فکری در واقع یک دارایی ارزشمند است، اما بدون خرد و بلوغ، مانند ماشین بدون فرمان است. می تواند به سرعت پیش برود، اما نمی تواند پیچ ​​و خم های زندگی را با لطف و درک طی کند.

بنابراین اگر با کسی برخورد کردید که به طور مداوم منطق را بر احساسات ترجیح می دهد، ممکن است بسیار باهوش باشد اما فاقد خرد و بلوغ باشد.

۲) با هوش هیجانی دست و پنجه نرم می کنند

اجازه دهید یک داستان شخصی برای توضیح این موضوع به اشتراک بگذارم.
من یک بار دوستی داشتم، بگذار او را جان صدا کنیم . جان درخشان بود، همیشه در هر موضوعی بهترین گلزن بود. اما وقتی نوبت به درک افراد و احساسات آنها می رسید، اغلب ناموفق بود.
یک روز یکی از دوستان مشترکمان در حال جدایی بود. او به وضوح ناراحت بود و به کلمات آرامش بخش نیاز داشت. اما جان، با تمرکز لیزری‌اش بر منطق و حل مسئله، در عوض شروع به ارائه توصیه‌هایی در مورد چگونگی جلوگیری از جدایی کرد.

آن چیزی که دوست ما در آن لحظه نیاز داشت نبود. او به همدلی، درک و حمایت عاطفی نیاز داشت، اما جان نمی‌توانست «مشکل» را که نیاز به حل داشت، ببیند.

این نشانه کلاسیک فردی است که بسیار باهوش است اما فاقد خرد و بلوغ است. آنها با هوش هیجانی که توانایی درک و مدیریت احساسات خود و همچنین همدلی با احساسات دیگران است، دست و پنجه نرم می کنند.

باهوش بودن عالی است، اما بدون هوش عاطفی، ایجاد روابط معنادار یا گذر از چالش های زندگی به طور موثر دشوار است

3) تمایل به اعتماد به نفس بیش از حد دارند

هوش بالا اغلب با درجه ای از اعتماد به نفس همراه است. به هر حال، اگر عادت دارید که باهوش ترین فرد اتاق باشید، به راحتی می توان باور کرد که همیشه حق با شماست.

این اعتماد به نفس بیش از حد می تواند خود را به طرق مختلف نشان دهد، از نادیده گرفتن توصیه ها گرفته تا ریسک های غیرضروری. برای افراد بسیار باهوش غیرعادی نیست که باور کنند می‌توانند از هر موقعیتی پیشی بگیرند، حتی زمانی که به مشکلات ناآشنا می‌رسند.

طبق یک مطالعه، افرادی که خود را بسیار باهوش می‌دانند، بیشتر در معرض « نقطه کور سوگیری » قرار دارند. این بدان معناست که آنها در تشخیص سوگیری های شناختی خود شکست می خورند و معتقدند که نسبت به دیگران سوگیری کمتری دارند.

این اعتماد بیش از حد و ناتوانی در تشخیص تعصبات خود می تواند منجر به تصمیم گیری ضعیف شود، که نشانه ای کلاسیک از فقدان خرد و بلوغ است.

4) با تغییر دست و پنجه نرم می کنند

در حالی که افراد باهوش اغلب درک عالی از مفاهیم و ایده های پیچیده دارند، گاهی اوقات می توانند با تغییر دست و پنجه نرم کنند. این امر به ویژه زمانی صادق است که تغییر، باورها یا روش‌های انجام کارها را به چالش می‌کشد.

این ناتوانی در سازگاری می‌تواند ناشی از نوعی غرور باشد که از عادت کردن به باهوش‌ترین فرد در اتاق ناشی می‌شود. آنها ممکن است بر این باور باشند که راه آنها بهترین راه است زیرا همیشه در گذشته برای آنها مفید بوده است.

با این حال، زندگی همه چیز در مورد تغییرات و سازگاری است. خرد و بلوغ مستلزم درک این نکته است که همیشه چیز جدیدی برای یادگیری وجود دارد و تغییر بخشی از زندگی است.

بنابراین اگر فردی را دیدید که از نظر فکری استعداد دارد اما در برابر تغییرات مقاومت می کند یا برای سازگاری تلاش می کند، ممکن است هوش بالایی داشته باشد اما خرد و بلوغ پایینی دارد.

5) اغلب صبر ندارند

افراد بسیار باهوش اغلب به درک سریع مفاهیم و حل موثر مسائل عادت دارند. این می تواند منجر به عدم صبر در مواجهه با موقعیت ها یا افرادی شود که به زمان بیشتری نیاز دارند.

این بی حوصلگی می تواند به طرق مختلف آشکار شود – از ناامیدی هنگام یادگیری یک مهارت جدید تا بی حوصلگی با افرادی که به سرعت آنها چیزها را درک نمی کنند.

با این حال، خرد و بلوغ با درک این موضوع همراه است که همه چیز از یک پیشرفت خطی و منطقی پیروی نمی کند. برخی چیزها زمان می برد و افراد میزان درک و یادگیری متفاوتی دارند.

6) آنها برای ایجاد ارتباطات عمیق تلاش می کنند

در سفر زندگی، روابط و ارتباطات عاطفی
 عمقی را اضافه می کنند که اندازه گیری آن دشوار است اما نادیده گرفتن آن غیرممکن است.
کسانی که بسیار باهوش هستند اما فاقد خرد و پختگی هستند، اغلب در این زمینه دست و پنجه نرم می کنند. توانایی فکری آنها ممکن است بحث های بزرگی ایجاد کند، اما همیشه به توانایی ایجاد روابط عمیق و معنادار تبدیل نمی شود.
آنها ممکن است بتوانند پیچیده‌ترین نظریه‌ها را توضیح دهند، اما وقتی نوبت به درک پیچیدگی‌های قلب انسان می‌رسد، می‌توانند گیج شوند.

یادآوری می شویم که هوش همه چیز نیست. خرد و بلوغ به ما کمک می کند تا روابط را هدایت کنیم، دیگران را درک کنیم و واقعاً در سطح عمیق تری با هم ارتباط برقرار کنیم.

7) قبول اشتباهاتشان برایشان سخت است

زمانی که در دانشگاه بودم، همیشه به موفقیت های تحصیلی خود افتخار می کردم. من به آزمون‌های بازی و در بالای کلاسم عادت کرده بودم. اما وقتی در امتحان مهمی مردود شدم، ضربه سختی به من زد.

 روزها را صرف سرزنش استاد، سؤالات امتحانی، حتی آب و هوای روز امتحان کردم. برای من سخت بود که بپذیرم به خاطر کمبودهای خودم شکست خورده ام.

این یک ویژگی رایج در بین افراد باهوش بالاست. آنها به درستی عادت کرده اند، بنابراین وقتی اشتباه می کنند، قبول کردنشان برایشان سخت است. این می تواند به حالت تدافعی و ناتوانی در درس گرفتن از اشتباهات آنها منجر شود.

با این حال، خرد و بلوغ مستلزم تشخیص این است که همه ما اشتباه می کنیم و همیشه جایی برای رشد و پیشرفت وجود دارد. پذیرش اشتباهات ما بخش مهمی از پیشرفت شخصی است. اما با قبول اشتباهات خود دست و پنجه نرم می کند، ممکن است هوش بالایی داشته باشد اما خرد و پختگی ندارد.

8) بیش از حد فکر و نگرانی می کنند

هوش بالا اغلب با تمایل به بیش از حد فکر کردن همراه است. به هر حال، مغزی که همیشه فعال است، همیشه در حال تجزیه و تحلیل است، می تواند برای خاموش شدن با مشکل مواجه شود. این می تواند منجر به نگرانی بیش از حد شود، زیرا آنها هر نتیجه ممکن را در نظر می گیرند و اغلب بر بدترین سناریوها تمرکز می کنند.

در حالی که تحلیل گرایی در بسیاری از موقعیت ها می تواند یک نقطه قوت باشد، اما زمانی که منجر به استرس و اضطراب غیر ضروری شود، مشکل ساز می شود. خرد و بلوغ مستلزم درک این است که همه چیز را نمی توان کنترل کرد و نگرانی در مورد ناشناخته ها به ندرت نتیجه را تغییر می دهد.

9) ارزش تجربه را نادیده می گیرند

افراد بسیار باهوش اغلب به دانش و حقایق اهمیت می دهند. آنها معتقدند که یادگیری کلید درک جهان است. با این حال، آنها گاهی اوقات ارزش تجربه را نادیده می گیرند و استدلال می کنند که این تجربه ذهنی یا حکایتی است.

اما خرد و بلوغ ناشی از درک این موضوع است که زندگی فقط در مورد حقایق و ارقام نیست. این در مورد تجربیات، احساسات و روابط است. مسایل عمقی در زندگی وجود دارد که فقط از طریق زندگی کردن می توان آن را درک کرد، نه فقط مطالعه آن.

بنابراین اگر کسی را می شناسید که همیشه ارزش تجربه را به نفع حقایق سرد و سخت نادیده می گیرد، ممکن است بسیار باهوش باشد، اما احتمالاً فاقد خرد و بلوغ است.

ترجمه دکتر فتانه امیری

کد خبر:534

نظرات ارزشمند شما

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *