✍🏻یادداشت مهمان/رضا پورحسین*
وقتی اثری هنری بطور ناهشیار ذهن شما را درگیر لحظات زندگی پراحساس یک شاعر میکند، نشانهای است که آن اثر توانسته در لایههای زیرین ذهن شما وارد شده و اثر خود را حک نماید. «حک در ناهشیار» اثری است که جزو ذهن شما شده و از این پس خود را در «رگههای رفتاری و ذهنی» شما بروز خواهد داد.
فیلم پروین ساخته محمدرضا ورزی چنین قابلیتی دارد که ذهن را با یک زندگی پارادوکسیکال ِسرشار از عشق، احساس، دغدغه، رنج، ناسپاسی عاطفی، خودارزندهسازی، حضور پرقدرت یک زن در جمع انحصاری مردان آن روزگار، آشنا و ذهنتان را درگیر نماید.
اما آنچه در ذهن میماند آبسترکتی از همه اینها مبتنی بر غلبهی نجیبانه و پراحساس پروین بر آنهاست. این توان، به خوبی از پرده نقرهای سینما به ذهن بیننده جاری میشود. این مفهوم کلی که نتیجه انتزاع از بافت ِ پرکشش فیلم است، حاصل قصه خوب، کارگردانی هنرمندانه و بازی درجه یک مارال بنیآدم است.
اصلا جاری شدن انتزاع فکری (آبسترکشن) فیلم به ذهن مخاطب، شاخص خوبی برای تأثیرگذاری هر فیلمی است. فیلم پروین، واجد چنین معیاری است.