نویسنده‌ی پایتخت ۷: ما اشتباه كرديم!

اشتراک‌گذاری در:

آرش عباسی، نویسنده‌ی سریال پایتخت ۷ که از نویسندگان و کارگردان‌های تئاتر است در صفحه‌ی اینستاگرام خود نوشت:

نشانه‌ای از امید نیست!

به احتمال زياد انتظاري كه از اين نوشته مي رود آن است كه به تئاتر دانشگاهي و دانشجوی تئاتر اميد بدهد و هر كلمه‌اش از آينده روشني بگويد كه در انتظار اين دو است. اما كجای زمانه‌ی ما نشانه‌ای از اميد وجود دارد كه دانشجوی تئاترش اميدوار باشد؟ آن هم تئاتري كه دولت يه كل دست از حمايتش برداشته و دو دستي چسبيده به نظارتش.

با اين حال فكر مي كنم ما وظيفه داريم به جاي تكرار اين حرف ها به آن نقطه‌ای برسيم كه تئاتر دانشجویی مسيرش  را اشتباه رفت و به اين روزي افتاد كه اکنون شاهدش هستيم.

ما بايد يك بار ديگر ساده و روان  معني دانشگاه را مرور كنيم؛ محل دانش، جای دانش، جای درس‌خواندن و آموختن.

بدبختي بزرگ رشته تئاتر در كشور ما آن است كه دانشجو مفهوم دانشگاه را غلط فهميده است. براي او دانشگاه نه محل درس خواندن، كه از همان سال اول، محل كار كردن است.

درباره نسل خودم حرف مي زنم، تصوير ما از دانشگاه بيش از آن كه حضور در كلاس درس باشد حضور در پلاتوهای تمرين بود. آن هم تمرين براي رفتن روي صحنه تئاتر حرفه‌ای.

ما گمان مي كرديم اگر در اين چهار سال تحصيل كاري كرديم كه كرديم و گرنه بعدش چيزي نمي‌شويم. در اين ميان جشنواره تئاتر دانشجویی و تعدادی مدير تئاتري كه دنبال سند زدن كشف استعدادهاي جوان به نام خودشان بودند، هم بي تاثير نبودند.

كارهاي برگزيده جشنواره به سالن‌های حرفه‌ای راه پيدا مي كردند و دانشجوياني كه فرصت ديده شدن پيدا كرده بودند به آنچه فكر نمي كرند درس خواندن بود.

در همان سال‌های ابتدايي تحصيل رويای اجرا در بزرگ ترين سالن‌ها خواب و خوراک را از اين جماعت برده بود.

ما اشتباه كرديم. به جاي اينكه در صف تهيه بليت كارهاي مهم باشيم در صف اتاق مديران سالن ها مانديم.  به جاي اينكه سر كلاس با آنچه در تئاتر روز دنيا اتفاق می‌افتد آشنا شويم در اتاق هاي تمرين براي اجرا كردن در تئاترشهر جنگيديم.

راستش را بگويم اگر يك بار ديگر فرصت بازگشت به عقب و نشستن سر كلاس دانشگاه را پيدا مي كردم بدون ترديد آنچه بيشتر از همه انجام مي دادم نمايشنامه خواندن و تئاتر ديدن بود. تلاش مي كردم خودم را در كلاس بهترين استادها جا بدهم به اميد آموختن چيزهاي تازه. سعي مي كردم از آن فرصت چهار ساله بهترين استفاده را در راستاي خواندن، ديدن و آموختن ببرم.

افسوس كه فرصتش به دست نمي آيد و صد افسوس كه كسی هم اينها را به ما نگفت.

کد خبر:2446

نظرات ارزشمند شما

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *