ناخویشتنداری عاطفی، که به انگلیسی با عنوان Pseudobulbar Affect (PBA) شناخته میشود، یک اختلال عصبی است که با بروز ناگهانی و غیرقابل کنترل احساسات مانند گریه یا خنده مشخص میشود.
این اختلال معمولاً به دنبال بیماریهای عصبی یا آسیبهای مغزی رخ میدهد و میتواند تأثیرات جدی بر کیفیت زندگی فرد مبتلا و اطرافیان او داشته باشد.
ناخویشتنداری عاطفی معمولاً با اختلالات عصبی و آسیب های مغزی تروماتیک مرتبط است.
ناخویشتنداری عاطفی منجر به چالش های اجتماعی و عاطفی قابل توجهی می شود.
ماهیت غیر قابل پیش بینی طغیان های عاطفی می تواند منجر به انزوای اجتماعی، اضطراب و افسردگی شود.
ناخویشتنداری عاطفی یک اختلال عصبی است که با اپیزودهای غیرقابل کنترل خنده، گریه یا سایر نمایش های احساسی که اغلب با خلق و خوی واقعی فرد یا موقعیت در دستش خارج است، مشخص می شود.
این وضعیت معمولاً به عنوان یک اثر ثانویه از اختلالات عصبی مختلف یا آسیب های مغزی ایجاد می شود.
ناخویشتنداری عاطفی به معنای بروز غیرقابل کنترل احساسات است که ممکن است در شرایط نامناسب یا بدون هیچ محرکی ظاهر شود.
این اختلال میتواند شامل موارد زیر باشد:
– گریه یا خنده غیرقابل کنترل:افراد مبتلا ممکن است در پاسخ به محرکهای کماهمیت، گریه کنند یا بخندند.
ناخویشتنداری عاطفی میتواند فوران عاطفی غیرقابل کنترل باشد افراد ممکن است خنده یا گریه ناگهانی را تجربه کنند که با وضعیت عاطفی آنها یا شرایط اطراف ارتباط ندارد.
به عنوان مثال، ممکن است شخصی هنگام غمگینی بخندد یا در طول یک مکالمه خنثی گریه کند.
–تغییرات ناگهانی در حالت عاطفی : فرد ممکن است از خنده به گریه یا برعکس تغییر حالت دهد، بدون اینکه دلیلی برای این تغییر وجود داشته باشد. تغییر ناگهانی حالتهای عاطفی، مانند خنده به گریه یا برعکس، میتواند به عنوان ناخویشتنداری عاطفی شناخته شود.
این پدیده معمولاً بدون دلیل مشخصی رخ میدهد و ممکن است ناشی از عوامل روانی، فشارهای داخلی یا حتی تغییرات شیمیایی در مغز باشد.
افراد در چنین حالتی ممکن است احساس کنند که کنترل احساسات خود را از دست دادهاند. این تغییرات میتوانند به دلیل استرس، اضطراب یا حتی خستگی عاطفی اتفاق بیفتند.
درک و پذیرش این احساسات میتواند به فرد کمک کند تا بهتر با آنها کنار بیاید و به تعادل عاطفی برسد.
– مدت زمان حملات:حملات معمولاً از چند ثانیه تا چند دقیقه طول میکشند و ممکن است چندین بار در روز اتفاق بیفتند.حملات ناخویشتنداری عاطفی میتوانند به طور ناگهانی و بدون هیچ دلیلی ظاهر شوند.
این حملات معمولاً از چند دقیقه تا چند ساعت طول میکشند، اما در برخی موارد ممکن است احساسات شدید برای روزها یا حتی هفتهها ادامه یابند.
عوامل مختلفی مانند استرس، تغییرات هورمونی یا خاطرات گذشته میتوانند بر شدت و مدت این حملات تأثیر بگذارند. درک و شناسایی این حملات میتواند به فرد کمک کند تا بهتر با احساسات خود کنار بیاید و راهکارهای مؤثری برای مدیریت آنها پیدا کند.
این اختلال معمولاً با مشکلاتی مانند*افسردگی*اشتباه گرفته میشود، اما تفاوتهای واضحی بین این دو وجود دارد.
در حالی که افسردگی معمولاً با احساس غم پایدار همراه است، ناخویشتنداری عاطفی شامل حملات گذرا و ناگهانی است که ارتباطی با حالت عاطفی فرد ندارد.
افسردگی معمولاً با احساس غم پایدار و عدم علاقه به فعالیتهای روزمره همراه است.
این حالت میتواند تأثیرات منفی بر روابط اجتماعی، کار و سلامت عمومی فرد داشته باشد.
در عین حال، ناخویشتنداری عاطفی به معنای بروز حملات عاطفی ناگهانی و گذراست که ممکن است بدون ارتباط با وضعیت فعلی فرد رخ دهد.
این حملات میتوانند شامل خشم، گریه یا اضطراب باشند و نشاندهنده ناتوانی در کنترل احساسات در لحظات خاص هستند.
افسردگی و ناخویشتنداری عاطفی میتوانند زندگی فرد را به شدت تحت تأثیر قرار دهند.
ناخویشتنداری عاطفی میتواند ناشی از عوامل متعددی باشد.
یکی از دلایل اصلی، فشارهای روانی و استرسهای روزمره است که فرد را در مدیریت احساساتش دچار مشکل میکند.
عدم آگاهی از احساسات و ناتوانی در شناسایی و بیان آنها میتواند به این وضعیت منجر شود.
تجربیات منفی گذشته، مانند آسیبهای عاطفی یا روابط ناسالم، نیز تأثیرگذار هستند.
علاوه بر این، ویژگیهای شخصیتی مانند اضطراب و افسردگی میتوانند فرد را در کنترل احساساتش ناتوان کنند.
محیط اجتماعی و فرهنگی نیز نقش مهمی در شکلگیری این رفتار دارد.
این اختلال بیشتر در افرادی که به مشکلات عصبی یا جراحات خاصی مانند موارد زیر دچار هستند، مشاهده میشود:
– سکته مغزی
– بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (ALS)
– ام اس (MS)
– آلزایمر
– بیماری پارکینسون
ناخویشتنداری عاطفی ناشی از آسیبهایی است که بر روی مسیرهای عصبی تنظیم احساسات تأثیر میگذارد. این آسیبها میتوانند باعث شوند که فرد نتواند احساسات خود را به طور مناسب ابراز کند.
تأثیرات اجتماعی و روانی ناخویشتنداری عاطفی چیست ؟
علائم ناخویشتنداری عاطفی میتواند منجر به مشکلات اجتماعی و روانی برای فرد مبتلا شود. این اختلال ممکن است باعث شرمندگی، انزوای اجتماعی، اضطراب و حتی افسردگی گردد.
افراد مبتلا به این اختلال ممکن است از تعاملات اجتماعی خود دور شوند و در انجام فعالیتهای روزمره با مشکل مواجه شوند.
خاطره اکبری روانشناس و کارشناس سلامت در خاتمه این مطلب آورده است تشخیص این اختلال معمولاً توسط متخصصان اعصاب یا روانپزشکان انجام میشود. تشخیص صحیح نیازمند ارزیابی دقیق علائم و تاریخچه پزشکی فرد است تا از اشتباه در تشخیص با سایر اختلالات خلقی جلوگیری شود.
درمان ناخویشتنداری عاطفی معمولاً شامل داروهایی است که میتوانند علائم را کنترل کنند. اگرچه این اختلال ممکن است به راحتی قابل شناسایی نباشد، اما با تشخیص صحیح و درمان مناسب میتوان کیفیت زندگی بیماران را بهبود بخشید.
مدیریت موثر از طریق دارو میتواند به کاهش علائم کمک کند، و به افراد امکان میدهد کیفیت زندگی بهتری داشته باشند و تاب آوری عاطفی خود را افزایش دهند