تئوری انتخاب؛ نگاهی تازه به مسئولیت فردی و روابط انسانی
«تئوری انتخاب» یکی از تأثیرگذارترین نظریههای روانشناسی نوین است که توسط دکتر ویلیام گلاسر، روانپزشک آمریکایی، مطرح شده است. این نظریه بر پایهی روانشناسی مثبت و اصل بنیادین انتخاب رفتار شکل گرفته و بیان میکند که انسانها تقریباً همواره برای ارضای پنج نیاز اساسی ژنتیکی خود دست به انتخاب و عمل میزنند.
اصول کلیدی تئوری انتخاب
۱. کنترل درونی (Internal Control):
بر اساس دیدگاه گلاسر، انسانها توسط عوامل بیرونی مانند پاداش و تنبیه کنترل نمیشوند؛ بلکه از درون و برای ارضای نیازهای خود انگیزه دارند. تنها رفتاری که میتوانیم کنترل کنیم، رفتار خودمان است. تلاش برای تغییر دیگران – که گلاسر آن را «روانشناسی کنترل بیرونی» مینامد – عامل اصلی مشکلات و تعارضها در روابط انسانی است.
۲. پنج نیاز اساسی انسان:
همهی رفتارهای ما تلاشی است برای پاسخ به این پنج نیاز فطری:
بقاء (Survival): شامل نیاز به غذا، سرپناه و امنیت.
عشق و تعلق (Love & Belonging): نیاز به دوست داشتن، دوست داشته شدن و ایجاد روابط معنادار. (بهگفته گلاسر، این نیاز مهمترین عامل رضایت در زندگی است.)
قدرت (Power): نیاز به موفقیت، شایستگی و احترام.
آزادی (Freedom): نیاز به استقلال و حق انتخاب در زندگی.
تفریح (Fun): نیاز به لذت بردن، بازی و یادگیری.
۳. دنیای کیفی (Quality World):
هر فرد در ذهن خود «آلبوم تصاویری مطلوب» دارد که شامل افراد، ارزشها و فعالیتهایی است که بهترین راه ارضای نیازهای او محسوب میشوند. انسان همواره در تلاش است تا زندگی واقعی خود را به این دنیای کیفی نزدیک کند.
۴. رفتار کلی (Total Behavior):
از نگاه گلاسر، رفتار انسان از چهار بخش تشکیل شده است: عمل، تفکر، احساس و فیزیولوژی.
او معتقد است ما تنها بر دو جزء نخست (عمل و تفکر) کنترل مستقیم داریم و احساس و فیزیولوژی بهصورت غیرمستقیم و در پی آنها تغییر میکند.
به همین دلیل، گلاسر به جای جملهی «من افسرده هستم»، از عبارت «من افسردگی میکنم» استفاده میکند تا نشان دهد حتی احساسات نیز انتخابی و هدفمند هستند.
عادتهای ویرانگر (Seven Deadly Habits)
گلاسر هشدار میدهد که کنترل بیرونی در روابط، باعث رفتارهای مخرب زیر میشود که ارتباطات را از بین میبرند:
انتقاد کردن، سرزنش کردن، شکایت کردن، نق زدن، تهدید کردن، تنبیه کردن، جایزه دادن برای کنترل.
عادتهای مراقبتی (Seven Connecting Habits)
برای بهبود روابط انسانی، او پیشنهاد میکند این عادات سازنده جایگزین رفتارهای ویرانگر شوند:
گوش دادن، تشویق کردن، حمایت کردن، مذاکره برای حل اختلاف، اعتماد کردن، پذیرفتن و دوست داشتن.
تئوری انتخاب در ایران
در ایران، دکتر علی صاحبی — مترجم اصلی کتاب تئوری انتخاب و رئیس مؤسسهی تئوری انتخاب ایران — بههمراه مهدی اسکندری، این نظریه را با نگاهی بومی و کاربردی معرفی کردهاند. آنان بر اهمیت رهایی از کنترل بیرونی و تمرکز بر رفتارهای مسئولانه برای داشتن روابط سالمتر در خانواده، کار و اجتماع تأکید دارند.
پیام نهایی تئوری انتخاب
تئوری انتخاب به ما میآموزد که:
ما مسئول انتخابها و رفتارهای خود هستیم. دیگران نمیتوانند ما را خوشبخت یا بدبخت کنند؛ تنها چیزی که از آنها دریافت میکنیم «اطلاعات» است. ما این اطلاعات را در مغز پردازش کرده و خود تصمیم میگیریم چه احساسی و چه رفتاری داشته باشیم.
بنابراین، برای داشتن زندگی رضایتبخشتر و روابط سازندهتر باید از تلاش برای کنترل دیگران دست بکشیم و رفتار خود را آگاهانه و در جهت ارضای نیازهایمان انتخاب کنیم.
برچسبها:
تئوری انتخاب، ویلیام گلاسر، روانشناسی مثبت، کنترل درونی، علی صاحبی، مهدی اسکندری، نیازهای اساسی، دنیای کیفی، رفتارکلی، عادتهای ویرانگر، عادتهای مراقبتی، روابط انسانی، رشدفردی، پهنه پرواز، آموزش_روانشناسی





