سمانه احسانینیا، نقاش، شاعر، صداپیشه، موزیسین و سخنران انگیزشی است؛ که به دلیل یک حادثه رانندگی، دچار معلولیت شدید شده است . در این مصاحبه، به گفتوگوی این بانوی الهامبخش با پایگاه خبری پهنه پرواز مینشینیم تا از رازهای مقاومت و تلاش او بشنویم.
در گذر از مسیرهای پر پیچ و خم زندگی، برخی انسانها همچون ستارگانی درخشان در آسمان تاریک، میدرخشند. آنها که با وجود تندبادهای سرنوشت، ریشه در زمین میافکنند و از دل خاکسترهای خود، دوباره زنده میشوند.
سمانه احسانینیا یکی از این ستارگان است؛ هنرمندی که نه تنها توانسته از دل سختیها و محدودیتها برخیزد، بلکه با قلم، رنگ و صدای خود جهانی از امید و انگیزه را برای دیگران خلق کرده است.
پهنه پرواز: خانم احسانی نیا ، از کودکی و زندگی در شهر قائن برایمان بگویید. چه چیزی در آن روزها شما را به سوی هنر کشاند؟
سمانه احسانینیا: من در اردیبهشت ۱۳۶۳ در شهر قائن (خراسان جنوبی) به دنیا آمدم. از کودکی به هنر علاقهمند بودم و هر روز با ذوق بیشتری به فعالیتهای هنری میپرداختم. عکاسی، تئاتر و معرقکاری از جمله علاقهمندیهایم بودند که تا پیش از حادثهای که زندگیام را تغییر داد، در آنها فعال بودم.
پهنه پرواز: حادثهای که به آن اشاره کردید، چگونه رخ داد و چه تاثیری بر زندگی و مسیر هنری شما گذاشت؟
سمانه احسانینیا: در سال ۱۳۸۳ در یک سانحه رانندگی دچار معلولیت شدم. این اتفاق، تمام زندگیام را دگرگون کرد. مدتی طولانی در آسایشگاه معلولین فیاضبخش مشهد زندگی کردم و در همان دوران، به این فکر افتادم که شاید بتوانم از نو شروع کنم. این دوران، اگرچه دشوار بود، اما زمینهای شد برای بازشناختن تواناییهای درونیام.
پهنه پرواز: از این آغاز دوباره بگویید. چگونه موفق شدید با وجود محدودیتهای جدید، هنر را به زندگی بازگردانید؟
سمانه احسانینیا: سال ۱۳۸۶ بود که تصمیم گرفتم به تحصیل در رشته علوم اجتماعی، شاخه پژوهشگری، بپردازم. سپس در سال ۱۳۸۷ نقاشی با دهان را آغاز کردم. آشنایی با استاد تقیزاده در سال ۱۳۹۱، نقشی تعیینکننده در مسیر هنری من داشت. ایشان به من آموختند که هنر، مرز نمیشناسد و میتوان حتی با چالشهای بزرگ، همچنان به خلق زیبایی پرداخت.
پهنه پرواز: تصمیم به بازگشت به خانه پدری و آمادهسازی برای زندگی مستقل، چه تأثیری بر شما و مسیر هنریتان داشت؟
سمانه احسانینیا: اواخر سال ۱۳۹۰ بود که به خانه پدری بازگشتم. این بازگشت برایم مثل یک تولد دوباره بود. تصمیم گرفتم زندگی مستقلی را تجربه کنم و این استقلال، به من قدرت و انگیزه بیشتری برای پیشرفت داد. از آن زمان به بعد، نقاشی، گویندگی، سرودن شعر، و نوازندگی ساز هارمونیکا را با جدیت بیشتری دنبال کردم.
پهنه پرواز: شما در نمایشگاههای زیادی شرکت کردهاید و در زمینههای مختلف هنری و فرهنگی فعال بودهاید. از دستاوردها و جوایز خود برایمان بگویید.
سمانه احسانینیا: بله، در طول این سالها نمایشگاههای انفرادی و گروهی بسیاری برپا کردهام. از جمله افتخاراتم میتوانم به سخنرانی در سمینار بینالمللی TED در دانشگاه فردوسی مشهد در سال ۱۳۹۵، دریافت تندیس کنگره زنان موفق ایران در دانشگاه شهید بهشتی تهران، و دریافت تندیس برندینگ هنری در کاخ نیاوران اشاره کنم. همچنین، در سال ۱۳۹۷ موفق به دریافت بورسیه از انجمن جهانی حمایت از نقاشان دهان و پا در اروپا شدم. در کنار اینها، نوازندگی سازدهنی را نیز در مدرسه سازدهنی مشهد با راهنمایی استاد رحیمینژاد آموختم.
پهنه پرواز: کتاب «ارکیده درون من» که شامل مجموعهای از دلنوشتهها و نقاشیهای شماست، یکی از مهمترین آثار شماست. درباره این کتاب و هدف از نگارش آن توضیح دهید.
سمانه احسانینیا: کتاب «ارکیده درون من» برایم حکم دفترچه خاطراتی را دارد که هر صفحهاش، پر از احساسات و تجربیات زندگیام است. هدفم از نگارش این کتاب، به اشتراک گذاشتن تجربیاتم با دیگران بود؛ تا شاید بتوانم الهامبخش افرادی باشم که در مسیر زندگی با دشواریهایی مواجه هستند. این کتاب در بهمن ۱۴۰۱ در مشهد رونمایی شد و استقبال خوبی از آن شد.
پهنه پرواز: به عنوان سخنران انگیزشی، پیام شما به کسانی که با چالشهای بزرگ زندگی مواجه هستند چیست؟
سمانه احسانینیا: پیام من این است که هرگز امید خود را از دست ندهید. زندگی ممکن است مسیرهایی پیچیده و سخت برایمان در نظر بگیرد، اما همیشه راهی برای ادامه دادن و حتی شکوفا شدن وجود دارد. من باور دارم که توانایی در درون همه ما نهفته است؛ فقط باید راهی برای کشف و شکوفایی آن بیابیم.
پهنه پرواز: خانم احسانینیا، از شما بابت این گفتگو و به اشتراک گذاشتن داستان الهامبخش زندگیتان بسیار سپاسگزاریم.
سمانه احسانینیا: من هم از شما و پایگاه خبری پهنه پرواز سپاسگزارم که فرصتی فراهم آوردید تا بتوانم تجربیاتم را با دیگران به اشتراک بگذارم. امیدوارم که داستان زندگی من بتواند به دیگران انگیزه و امید ببخشد.
پایگاه خبری پهنه پرواز، همواره بر آن بوده است تا صدای کسانی باشد که با ارادهای آهنین، مرزهای ممکن و غیرممکن را در هم شکستهاند. معرفی افراد موفق دارای معلولیت، نه تنها ادای دینی است به استقامت و تلاش آنان، بلکه تلاشی است برای نشان دادن این حقیقت که توانایی در دل محدودیتها شکوفا میشود. باشد که داستانهای این قهرمانان خاموش، چراغ راهی برای همه ما در مسیرهای تاریک زندگی باشد.