به مناسبت روز خانه هوشمند
خانه هوشمند خانهای است که از دستگاههای متصل به اینترنت استفاده میکند تا نظارت و مدیریت از راه دور وسایل و سیستمها مانند روشنایی و گرمایش را امکان پذیر کند. فنآوری خانه هوشمند که اغلب به آن اتوماسیون خانگی یا domotics نیز گفته میشود (از لاتین Domus به معنای خانه)، امنیت، راحتی و بهرهوری انرژی را برای صاحبان خانه فراهم میکند و به آنها اجازه میدهد دستگاههای هوشمند را کنترل کنند. این دستگاهها مثل اغلب تجهیزات خانه هوشمند توسط یک برنامه خانه هوشمند کنترل میشود.
گوشی هوشمند یا سایر دستگاههای تحت شبکه، بخشی از اینترنت اشیا (IoT)، سیستمها و دستگاههای خانههای هوشمند اغلب با هم کار میکنند، دادههای مصرفکننده را بین خود به اشتراک میگذارند و اقدامات را بر اساس ترجیحات صاحب خانه خودکار میکنند.
تقریبا در هر جنبهای از زندگی که فناوری وارد فضای خانگی شده است (لامپها، ماشینهای ظرفشویی و غیره) جایگزینی برای خانه هوشمند معرفی شده است:
تلویزیونهای هوشمند برای دسترسی به محتوا از طریق برنامههای کاربردی، مانند ویدیو و موسیقی درخواستی، به اینترنت متصل میشوند. برخی از تلویزیون های هوشمند همچنین دارای تشخیص صدا یا ژست هستند.
سیستمهای روشنایی هوشمند، مانند Hue از Philips Lighting Holding B.V. علاوه بر اینکه میتوانند از راه دور کنترل شوند و سفارشی شوند، میتوانند تشخیص دهند که چه زمانی سرنشینان در اتاق هستند و نور را در صورت نیاز تنظیم کنند. لامپهای هوشمند همچنین میتوانند بر اساس در دسترس بودن نور روز، خود را تنظیم کنند.
ترموستاتهای هوشمند، مانند Nest از شرکت Nest Labs، با Wi-Fi یکپارچه عرضه میشوند که به کاربران امکان میدهد دمای خانه را برنامهریزی، نظارت و از راه دور کنترل کنند. این دستگاهها همچنین رفتارهای صاحب خانه را یاد میگیرند و به طور خودکار تنظیمات را تغییر میدهند تا حداکثر راحتی و کارایی را برای ساکنان فراهم کنند. ترموستاتهای هوشمند همچنین میتوانند مصرف انرژی را گزارش کنند و به کاربران یادآوری کنند که فیلترها را عوض کنند.
با استفاده از قفلهای هوشمند و بازکنندههای درب گاراژ، کاربران میتوانند به بازدیدکنندگان اجازه یا منع ورود بدهند. قفلهای هوشمند همچنین میتوانند زمان نزدیکی ساکنین را تشخیص دهند و درها را برای آنها باز کنند.
با دوربینهای امنیتی هوشمند، ساکنان میتوانند خانههای خود را زمانی که در تعطیلات نیستند یا در تعطیلات هستند نظارت کنند. حسگرهای حرکتی هوشمند همچنین قادر به تشخیص تفاوت بین ساکنین، بازدیدکنندگان، حیوانات خانگی و سارقان هستند و در صورت مشاهده رفتار مشکوک میتوانند مقامات را مطلع کنند.
مراقبت از حیوانات خانگی را میتوان با فیدرهای متصل به صورت خودکار انجام داد. گیاهان آپارتمانی و چمنها را میتوان از طریق تایمرهای متصل آبیاری کرد.
انواع لوازم آشپزخانه، از جمله قهوه سازهای هوشمند که میتوانند یک فنجان تازه را به طور خودکار در زمان برنامه ریزی شده دم کنند، در دسترس هستند. یخچالهای هوشمندی که تاریخ انقضا را پیگیری میکنند، فهرستهای خرید درست میکنند یا حتی دستور العملهایی را بر اساس مواد موجود تهیه میکنند. اجاق گاز و توستر؛ لباسشویی، ماشین لباسشویی و خشک کن نیز از این جمله هستند.
به عنوان مثال، مانیتورهای سیستم خانگی ممکن است موج برق را حس کنند و وسایل برقی را خاموش کنند یا خرابی یا یخ زدگی لولهها را حس کنند و آب را قطع کنند تا به عنوان مثال، زیرزمین سیلآلود نشود.
مزایای خانه هوشمند چیست؟ آیا معایبی هم دارد؟
یکی از محبوبترین مزایای اتوماسیون خانگی، ایجاد آرامش خاطر برای صاحبان خانه است، به آنها اجازه میدهد خانههای خود را از راه دور کنترل کنند، با خطراتی مانند روشن ماندن اجاق گاز یا باز ماندن درب ورودی خانهشان، مقابله کنند. خانه هوشمند همچنین برای سالمندان مفید است و نظارتی را ارائه میدهد که میتواند به سالمندان کمک کند تا به جای نقل مکان به خانه سالمندان یا نیاز به مراقبت ۲۴ ساعته در منزل، راحت و ایمن در خانه بمانند.
خانههای هوشمند میتوانند ترجیحات کاربر را برای راحتی در نظر بگیرند. به عنوان مثال، کاربران میتوانند درب گاراژ خود را برای باز شدن، روشن شدن چراغها، روشن شدن شومینه و آهنگهای مورد علاقه خود را برای پخش برنامه ریزی کنند.
اتوماسیون خانگی همچنین به مصرف کنندگان کمک میکند تا کارایی را بهبود بخشند. به جای روشن گذاشتن تهویه مطبوع در تمام طول روز، یک سیستم خانه هوشمند میتواند رفتارها را یاد بگیرد و مطمئن شود که خانه تا زمانی که صاحب خانه از سر کار به خانه میرسد، خنک میشود. در مورد لوازم خانگی هم همینطور. با سیستم آبیاری هوشمند، چمن فقط در صورت نیاز و با مقدار دقیق آب مورد نیاز آبیاری میشود.
با اتوماسیون خانگی، انرژی، آب و سایر منابع به طور موثرتری استفاده میشود که به صرفه جویی در منابع طبیعی و پول برای مصرف کننده کمک میکند.
با این حال، سیستمهای اتوماسیون خانگی تا حدودی به دلیل ماهیت فنی خود، برای تبدیل شدن به جریان اصلی تلاش کردهاند. نقطه ضعف خانههای هوشمند پیچیدگی درک شده، آنها است. برخی از افراد با فناوری مشکل دارند یا با اولین ناراحتی از آن دست میکشند. سازندگان خانههای هوشمند بر روی کاهش پیچیدگی و بهبود تجربه کاربری کار میکنند تا آن را برای کاربران در هر نوع و سطوح فنی لذت بخش و سودمند کنند.
برای اینکه سیستمهای اتوماسیون خانگی واقعا مؤثر باشند، دستگاهها باید بدون در نظر گرفتن سازنده، قابلیت همکاری داشته باشند و از پروتکلهای مشابه یا حداقل پروتکلهای مکمل استفاده کنند. از آنجایی که این یک بازار نسبتا جدید است، هنوز استاندارد طلایی برای اتوماسیون خانگی وجود ندارد. با این حال، اتحادهای استاندارد با تولیدکنندگان و پروتکلها همکاری میکنند تا از قابلیت همکاری و تجربه کاربری یکپارچه اطمینان حاصل کنند.
مسئله مهم دیگر امنیت خانه هوشمند است. یک گزارش NTT Data Corp در سال ۲۰۱۶ نشان داد که ۸۰٪ از مصرف کنندگان ایالات متحده نگران امنیت دادههای خانه هوشمند خود هستند. اگر هکرها بتوانند به یک دستگاه هوشمند نفوذ کنند، به طور بالقوه میتوانند چراغها و آلارمها را خاموش کرده و قفل درها را باز کنند و خانه را در مقابل نفوذ بیدفاع نگه دارند. علاوه بر این، هکرها میتوانند به طور بالقوه به شبکه صاحب خانه دسترسی داشته باشند که منجر به حملات بدتر یا استخراج دادهها میشود.
علاوه بر امنیت خانه، بسیاری از مخالفان خانه هوشمند نگران حریم خصوصی دادهها هستند. گزارش NTT Data نشان میدهد که ۷۳ درصد از مصرف کنندگان نگران حریم خصوصی دادههای به اشتراک گذاشته شده توسط دستگاههای خانه هوشمند خود هستند. در حالی که تولیدکنندگان دستگاهها و پلتفرمهای خانه هوشمند ممکن است دادههای مصرفکننده را جمعآوری کنند تا محصولات خود را بهتر بسازند یا خدمات جدید و بهبودیافتهای را به مشتریان ارائه دهند، اعتماد و شفافیت برای تولیدکنندگانی که به دنبال به دست آوردن مشتریان جدید هستند، حیاتی است.
سرعت تکامل انسان با تغییرات فرهنگی همگام نیست
فرهنگ انسان با سرعت بسیار بالایی در حال تغییر است و تکامل نمیتواند به پای این سرعت برسد. همگامنشدن فرهنگ با تکامل، چه تأثیری بر زندگی ما دارد؟
به گزارش پایگاه خبری پهنه پرواز به نقل از زومیت، پژوهشها نشان میدهند که بسیاری از مشکلات جدید در عصر ما، مانند شیوع فزایندهی مسائل مرتبط با سلامت روان، از پیشرفت پرسرعت فناوری و «فرایند مدرنیزاسیون» منشأ میگیرند. اینکه چرا شرایط دنیای مدرن با وجود تمام انتخابهای دسترسپذیر، امنیت و سایر مزایایی که به همراه دارد، واکنش ناسالم ما را برمیانگیزد، توسط نظریه «ناسازگاری فرگشتی» توضیح داده میشود.
ناسازگاری فرگشتی زمانی اتفاق میافتد که سازگاری تکاملیافته، جسمی یا روانی، با شرایط محیطی ناسازگار باشد. به عنوان مثال، شبپرهها و بعضی از گونههای مگس شبگرد را در نظر بگیرید. از آنجایی که این حشرات باید راهشان را در تاریکی پیدا کنند، به شکلی تکامل یافتهاند تا از نور ماه برای جهتگیری بهره ببرند. اما به دلیل اختراع نور مصنوعی، بسیاری از شبپرهها و مگسها به جای نور ماه به سمت لامپهای خیابانها و خانهها جذب میشوند.
ناسازگاری فرگشتی برای انسانها نیز به همین ترتیب اتفاق میافتد. بهترین مثال در این زمینه، شیرینیدوستی و میل ما انسانها به خوراکیهای شیرین و پرچرب است که با اصطلاح «دندان شیرین» شناخته میشود. علاقه به خوراکیهای شیرین، اجداد باستانی ما را به جستجوی خوراکیهای پرکالری در محیطهایی که غذا کمیاب بود، ترغیب میکرد. زمانی که شرکتهای مواد غذایی بهطور انبوه به تولید و پخش مواد غذایی مملو از قندهای تصفیهشده و چربی روی آوردند، حجم بالای شیرینی با دنیای مدرن ناسازگار شد و ویژگی مفید دیگری را از بین برد. نتیجهی این ناسازگاری، پوسیدگی دندانها، شیوع مرض چاقی و ابتلا به دیابت بود.
انسانها تکامل یافتهاند تا به گروه و قبیله تعلق داشته باشند.
دنیای مدرن مملو از عناصری است که غرایز ما را به اشتباه میاندازند، غرایزی که زمانی با شرایط زندگی انسانها سازگار بودند. برای مثال، انسانها تکامل یافتهاند تا در قبیلههای کوچنشین و گروههای خویشاوندی متشکل از ۵۰ تا ۱۵۰ نفر و در کنار یکدیگر زندگی کنند. نیاز تطبیقی ما به تعلقداشتن به گروه و قبیلهای با چنین شرایط محیطی، بسیار خوب عمل میکند. امروزه، صدها هزار غریبه در شهرهای بزرگ پراکنده هستند. در این شرایط، مردم ممکن است دوستان نزدیک بسیاری نیز نداشته باشند و در نهایت، احساس تنهایی کنند.
مطالعات همچنین نشان دادهاند که وقتی حیوانات اجتماعی در فضاهای شلوغ و پرازدحام نگهداری میشوند، اضطراب ناشیاز رقابت را تجربه میکنند که پیامدهای بسیاری برای سلامت جسمانی آنها دارد؛ مانند عملکرد ضعیفتر سیستم ایمنی بدن و کاهش باروری. انسانهایی که در شهرهای شلوغ زندگی میکنند نیز مانند حیوانات در مطالعات ازدحام، سطوح بیسابقهای از اضطراب را تجربه میکنند و تمایل آنها به فرزندآوری نیز معمولاً کمتر است.
رویارویی انسان مدرن با نابرابریهای اجتماعی
نابرابری اجتماعی در جوامع مدرن، با شرایط محیطی برابرتر در جوامع شکارچی گردآورنده متفاوت است. انسانها به گونهای تکامل یافتهاند که به موقعیت اجتماعی اهمیت بدهند، این امر به ما انگیزه میدهد تا شکافهای موقعیتی میان خودمان و دیگران را از بین ببریم.
اما زمانی که نابرابری در اجتماع بسیار شدید است و موقعیت اجتماعی افراد بسیاری (مانند ایلان ماسک) که رسیدن به دارایی خالص آنها برای ما به چندین میلیون سال کار و تلاش نیاز دارد، به وفور توسط رسانهها برجستهسازی میشود، نگرانیهای ما در مورد موقعیت اجتماعی خودمان در نهایت به ایجاد حس «اضطراب موقعیت اجتماعی» ختم میشود.
رسانههای اجتماعی نیز مشکلات مرتبط با مقایسهی موقعیت اجتماعی را تشدید میکنند. از آنجایی که مردم معمولاً بهترین جنبههای زندگیشان را به صورت آنلاین و از طریق شبکههای اجتماعی با دیگر کاربران به اشتراک میگذارند، رسانههای اجتماعی تصویر ناهنجاری را از واقعیت ارائه میدهند که ممکن است باعث شود مخاطبان، احساس بدتری نسبت به وضعیت خودشان داشته باشند. سنجش ارزشها از طریق تعداد لایکها و دنبالکنندهها، همچنین به افراد این امکان را میدهد که با وسواس بیشتر، موقعیت خودشان را با دیگران مقایسه کنند.
انسانها به گونهای تکامل یافتهاند که به موقعیت اجتماعی اهمیت بدهند
با استفاده از نظریه ناسازگاری فرگشتی، میتوان چندین روند مشکلساز را درک کرد. برای مثال، رقابت و اضطراب موقعیت، با وسواس در زمینهی تحصیلات، رقابت برای بهدستآوردن مشاغل معتبر و مادیگرایی در ارتباط است.
گاهی اوقات نیز مردم زیر بار قرض و بدهی میروند تا با خریدکردن بیرویه و ساخت ظاهری گرانقیمت از زندگیشان، طوری به نظر برسند که در حقیقت نیستند. این روند روبهرشد با عنوان «بیپول شو تا پولدار به نظر برسی» شناخته میشود، زیرا مردم حاضر هستند برای داشتن چیزهایی که نشان میدهند دارای موقعیت خاصی هستند، تمام پولهایشان را خرج کنند و بدهکار باشند.
همچنین، زمانی که افراد احساس میکنند که به کسب مزیتهای رقابتی نیاز دارند، با احتمال بیشتری خطر میکنند. همزمان با افزایش هزینههای زندگی، مردم درمییابند که مشاغلشان نه تنها برای پسانداز و ثروتاندوزی، بلکه برای همسویی با انتظارات جامعه نیز کافی نیست.
گزارشی که سال ۲۰۲۳ توسط انجمن متخصصان سرمایهگذاری جهانی مؤسسهی سیافای انجام شد، نشان داد که بسیاری از افراد نسل زد (متولدین اواسط دهه ۱۳۷۰ تا اوایل دهه ۱۳۹۰) در تلاش برای مقابله با چنین شرایطی، به سرمایهگذاریهای پرخطری مانند ارزهای دیجیتال روی میآورند. دنیای مدرن به شدت رقابتی است و حتی افراد را به سمت انجام جراحیهای زیبایی و رژیمهای پرخطر کاهش وزن سوق میدهد.
مردم تلاش میکنند تا انتظارات جامعه از بزرگسالان موفق را برآورده کنند. به همین دلیل، به نظر میرسد که افراد در حال تعریف مجدد اهداف خود از زندگی هستند. برآوردهایی که بر اساس سنجش شرکتکنندگانی از نسل ایگرگ (متولدین اوایل دهه ۱۳۵۰ تا اواسط دهه ۱۳۷۰) و نسل زد انجام شده است، نشان میدهد که افزایش هزینههای زندگی، این گروههای سنی را وادار کرده است تا از جاهطلبیهای شغلی دست بردارند و ایدهی خرید خانه، تشکیل خانواده و حتی یافتن شریک زندگی را فراموش کنند.
برآوردی که در سال ۲۰۲۳، بر اساس نظرسنجی ۵۵ هزار نفر از متولدین بین سالهای ۱۹۸۱ تا ۲۰۱۲ انجام شد، نشان داد که شرکتکنندگان در عوض مسائل یادشده، بر مراقبت بیشتر از سلامت روانی و جسمی خودشان تمرکز دارند.
زمانی که رقابت شدت میگیرد، افراد ممکن است فشار درونی بسیاری را تجربه کنند و در نهایت به اختلالات اضطراب و افسردگی دچار شوند. مردم دیگر نمیتوانند خودشان را به خوبی با خواستههای جامعهی مدرن تطبیق دهند، به همین دلیل، محققان اختلالاتی مانند خودآزاری و افسردگی را با این قبیل احساسات در ارتباط میدانند. این روندها بهطور ویژه در کشورهایی با فرهنگ شرمساری قوی، مانند ژاپن و کره جنوبی، رایجتر است.
مطالعات نشان دادهاند که بعضی از واکنشهای برونریزی، ممکن است شامل خشم از ناعادلانهبودن رقابتهایی باشد که پیروزی در آنها غیرممکن به نظر میرسد. این خشم به بروز بدبینی، پرخاشگری و خصومت منجر میشود. برای مثال، آشکارسازی این خشم را میتوان در حلقههای فرهنگی مانند «اینسل» مشاهده کرد. اینسلها، اعضای فرهنگ آنلاینی هستند که با وجود تمایل به داشتن شریک احساسی یا جنسی، نمیتوانند کسی را پیدا کنند. اغلب مردان اینسل احساس میکنند که نابرابری و ناحقی در موقعیتها و شانسهای پیشرو، دلیل وضعیت آنها است.
چه رویکردی را در پیش گیریم؟
دیدگاه ناسازگاری فرگشتی، بدین معنی نیست که ما باید به گذشته بازگردیم و شیوهی زندگی اجدادمان را در پیش گیریم، بلکه این نظریه میگوید باید راههای ایجاد شرایط محیطی مناسب خودمان را به گونهای بیابیم که با طبیعت تکاملیافتهی ما سازگاری بیشتری داشته باشد. برای مثال، میتوانیم با استفاده از مهندسی محیط، به ایجاد راهکارهایی برای کاهش شلوغی یا افزایش دسترسی به طبیعت بیندیشیم.
ناسازگاری فرگشتی به معنای بازگشت به گذشته نیست
در حقیقت، اشباع زندگی از عناصر طبیعت و رویکردهایی مانند حمام جنگلی (استشمام هوای تازه در طبیعت و پیادهروی در فضاهای جنگلی برای دورهای کوتاه، به منظور برقراری ارتباط با طبیعت و کاهش اضطراب) و فعالیتهای گروهی مانند باغ مشارکتی یا باغ اجتماع (مدیریت فضاهای سبز در نقاط بیاستفادهی شهرها، توسط شهروندان عادی و داوطلبانان)، میتوانند اضطراب را کاهش دهند و رفاه را بهبود بخشند.
ایجاد تغییر در سطح و سبک زندگی، مانند کاهش مصرفگرایی و تأثیرپذیری از رسانههای جمعی و اجتماعی، در کنار تمرکز بر کار معنادار در عوض توجه به اعتبار شغلی نیز احتمالاً کمککننده است. برخی گرایشهای متضاد مانند مینیمالیسم و ذهنآگاهی نیز نشانگر آگاهی فزایندهای هستند، بدین معنی که یافتن رضایت خاطر و خوشنودی در چیزهای کوچک، به ما امکان میدهد تا از تلههای دنیای مدرن دوری کنیم.
البته، تمامی رویکردها در نهایت فقط در حد چند ایده باقی میمانند. اما قدردانی از اساس تکاملی مشکلات و افزایش آگاهی از دیدگاه ناسازگاری فرگشتی، ممکن است شانس بیشتری برای مقابلهی اساسی با این دامها و مشکلات به ما ارائه دهد.
فناوری هایی که به کمک ناشنوایان می آید/ شنیدن صدا با پوست!
به گزارش پایکاه خبری پهنه پرواز به نقل از خبرگزاری مهر به نقل از دیجیتال ترند، با پیشرفت فناوری های مختلف، ابزارهای کمکی برای ناشنوایان فقط به سمعک های ساده محدود نمی شود. محققان پروژه های تحقیقاتی مختلفی با هدف کمک به ناشنوایان انجام داده اند. از دست هوشمندی که محاورات را به زبان اشاره ترجمه می کند تا دستکش هوشمندی که زبان اشاره را به زبان گفتاری ترجمه می کند و سمعکی که می تواند امواج مغز را بخواند.
در همین راستا در زیر برخی از پروژه های تحقیقاتی جالبی که در این اواخر برای کمک به افراد ناشنوا انجام شده را بررسی می کنیم:
پروژه ASLAN
آواز خواندن سرگرم کننده است اما اگر شنونده متوجه آن نشود، کار کمی مشکل و البته کسل کننده می شود. در همین راستا طی سال های اخیر محققان در دانشگاه آنترپ بلژیک مشغول اجرای پروژه های رباتیک مختلف هستند. آنها با کمک پرینتر سه بعدی یک بازوی رباتیک ساخته اند که می تواند کلمات نوشته شده و اصوات را به زبان اشاره ترجمه کند. این دستگاه با استفاده از یک دوربین کلمات را تشخیص می دهد و با کمک حرکات دست حرف به حرف ترجمه می کند. البته این پروژه اکنون قابل اجرا نیست.
دوربین هایی که کلمات را ترجمه می کنند
یک ربات که کلمات را به زبان اشاره ترجمه می کند، بسیار جالب است اما برای انجام محاوره نیاز به فناوری است که بتواند زبان اشاره را به صوت یا متن و بالعکس تبدیل کند. درهمین راستا یک استارت اپ در آمریکا به نام Kin Trans دوربینی سه بعدی و میکروفونی همراه آن ساخته که تعیین می کنند چه چیزی گفته می شود و سپس آن را به سرعت و با دقت برای طرف دیگر محاوره ترجمه می کند. به گفته سازندگان ، این سیستم می تواند هزاران واژه را به زبان اشاره بادقت ۹۸ درصد بشناسد. همچنین به چند زبان نیز مسلط است.
دستکش هوشمند و ارزان زبان اشاره را ترجمه می کند
محققان دانشگاه سن دیگو کالیفرنیا یک دستکش هوشمند ارزان قیمت ابداع کرده اند که می تواند به طور خودکار زبان اشاره آمریکایی را به متن دیجیتالی ترجمه کند که روی نمایشگر یا تلفن هوشمند ظاهر می شود. برای استفاده از دستکش، کاربر باید حروف را با زبان اشاره نشان دهد. این کلمات به دلیل واریانس در مقاومت الکتریکی شناسایی می شوند. اجزای این دستکش هوشمند با کمتر از ۱۰۰ دلار ساخته می شوند.
فناوری تبدیل صوت به متن
با توجه به پیشرفت هایی که در حوزه شناسایی کلمات شده، فناوری تبدیل کلمات به متن هر روز ارتقا می یابد. اما این فناوری همیشه برای شرایطی مناسب نیست که چند نفر مشغول صحبت هستند. در همین راستا کارآفرینان هلندی یک فناوری جدید به نام SpeakSee را در وب سایت ایندیگوگو ارائه کرده اند. این گجت با استفاده از میکروفون هایی که به لباس متصل می شود و فناوری ارسال اشعه صدای هر فرد را از پس زمینه جدا و ایزوله می کند. در نتیجه محاوره را به یک متن نوشتاری تبدیل می کند که در آن حرف های افراد مختلف در رنگ هایی متمایز نشان داده می شوند. این متون در تبلت یا موبایل هوشمند نشان داده می شوند.
سمعکی با قابلیت خوانش امواج مغز
محققان دانشگاه مهندسی و علوم کاربردی کلمبیا مشغول ساخت یک سمعک جدید هستند که به کاربر خود در شرایطی مانند اتاق شلوغ کمک می کند. این دستگاه با رصد امواج مغز کار می کند و سپس با استفاده از یک شبکه عمیق عصبی سخنانی را ردیابی می کند که شنونده روی آنها تمرکز می کند. این پروژه هنوز در مرحله تحقیقات است.
سمعک های خورشیدی
همانطور که نام این گجت نشان می دهد این سمعک با نور خورشید کار می کند و عمر باتری های آن دو تا سه سال است. بهای این سمعک ها نیز بسیار ارزانتر از نمونه های معمولی است.
شنیدن از طریق پوست
یک پروژه تحقیقاتی جدید در کالج پزشکی Baylor در تگزاس قصد دارد به افراد ناشنوا کمک کند از طریق پوست خود بشنوند. درهمین راستا دستگاهی ساخته شده که با کمک موبایل کاربر، اصوات را جمع آوری و به ارتعاشات خاصی ترجمه می کند که کاربر روی پوست خود احساس می کند. محققان امیدوارند کاربر با گذشت زمان پردازش این اطلاعات را بیاموزد. البته این تحقیق هنوز ادامه دارد.