استاد جان آرمسترانگ
عشق نوعی دستاورد است؛ یعنی عشق چیزی است که ما خودمان آن را میآفرینیم، نه چیزی که تنها اگر بخت یار ما باشد، آن را پیدا میکنیم.
به گزارش پایگاه خبری پهنه پرواز ،عشق نوعی آفرینش و دستاورد است؛ بنابراین به هیچ وجه نمیتوان آن را صرفاً با قهر و تلاش و تقلا پیش برد. شما نمیتوانید دست روی دست بگذارید و تصمیم بگیرید که به کسی دل ببازید و با این کار واقعاً عاشق و دلباختۀ او شوید.
باید بدانیم که عشق در گرو دستاوردهای فراوانِ دیگری است؛ مانند رفتارهای محبوب را عاشقانه تفسیر کردن، با خوشگمانی در کار او نگریستن، با او همدلی و تفاهم داشتن، نیازهای او را فهمیدن و آسیبپذیریهای خود را شناختن. تنها از طریق چنین ویژگیهایی است که میتوان عشق را به دست آورد و از آن مراقبت کرد. این گونه قابلیتها و آگاهیها هم البته یکباره به وجود نمیآیند. باید آنها را با صبر و حوصله در درون خود پرورش بدهیم و درونی کنیم.
این حرف نه تنها دربارۀ عشق ورزیدن، بلکه درموردِ درخورِ عشق بودن هم صدق میکند. حقیقتاً درخورِ عشق بودن را نمیتوان از نیکسیرتی جدا کرد. به نظر میرسد مثالهای نقضی برای ردّ این سخن وجود دارد؛ زیراکه فراوان میبینیم جذابیت ظاهری یا زیباییِ تن، باعث پدید آمدن عشق میشود، اما باید بدانیم که جذابیت و زیبایی در ایجادِ عشقی که پایدار بماند، نقش بسیار اندکی دارد. جذابیت و زیبایی به هیچ وجه نمیتواند عشقی را پدید آورد که بتواند از دورههای ناگزیرِ دلزدگی و نارضایتیِ هر دو طرف رابطه جان سالم به در ببرد.
در زمانۀ ما، توجه به مسئولیتِ فردی در قبال عشق، نسبتاً به فراموشی سپرده شده است. ما عموماً بیش از اندازه بر پیدا کردن شخص مناسب تأکید میکنیم، اما به هیچ رو آن قدر که بسنده باشد، به پرورش صفاتی که از عشق مراقبت میکنند، توجه نداریم. اگر مایلیم عشقی عمیق و پایدار را تجربه کنیم که حتی در روزهای سختی و دشواری، ما را درخورِ عشق و قادر به عشق ورزیدن کند، باید ناگزیر مسئولیت خود را برعهده بگیریم و فضیلتهایی را که در بالا به آنها اشاره کردیم، در خود بپروریم.
(شرایط عشق، ترجمۀ استاد مسعود علیا، انتشارات ققنوس، ص ۱۸۸)
اگرچه ترجمۀ کتاب بسیار روان و خواناست، من متن را بسیار تغییر دادم. کسانی که مایلند این سخن را در نوشتار یا گفتاری نقل کنند، لازم است که حتماً به متن اصلی مراجعه کنند.