صدای منِ مادر را چه کسی می شنود؟

چرا کودکان کم بینا را تشویق به ندیدن می کنند؟ این صدای مادری است که سالها به دنبال یافتن بهترین راه اموزشی دخترش بوده است. مادر کیمیا طهماسبی در مصاحبه با پایگاه خبری پهنه پرواز از سختی ها و موففیت های خانواده هایی می گوید که در پی سالها سردرگمی ، طلایی ترین زمان رشد و اموزش فرزندانشان را از دست می هند. او در حالی که از موفقیت دخترش درمدرسه و افتخار آفرینی او در مسابقات شنا می گوید، حسرت روزهایی را می کشد که به دلیل نیافتن راهنمایی های درست از دست داده است.
مادر کیمیا به خبرنگار پایگاه خبری پهنه پرواز از سختی های اولین روزهای تولد دخترش می گوید. از جراحی های دشواری که در همان هفته های اول انجام داده اند و از دلهره ها و استرس های یک مادرجوان برای درمان جگر گوشه اش . از نگاه های درد آور مردم و از بی توجهی مسولان و پزشکان ، از آموزش های نادرست برخی مربیان و اصرار به بستن چشمان زیبای دخترش برای فراگیری خط بریل نابینایان. از مدارسی که دخترش را به دلیل کم بینایی ثبت نام نکرده اند و از نبود مشاورانی با راهنمایی های درست .
این مادر با اشاره به استعدادهای دخترش اضافه کرد: کیمیا ده سال دارد و در مدرسه دولتی با سایر دانش اموزان درس می خواند وبا تلاش و پشتکارهمواره رتبه های اول مدرسه را کسب می کند. او درورزش شنا بسیار موفق است و پر انگیزه و پرانرژی فعالیت های خود را انجام می دهد. مادر کیمیا توضیح می دهد که با سختی فراوان نوشتن را به دخترش آموزش داده ولی او توانایی خواندن را نداشت . او اضافه کرد : روز به روز کیمیا کمتر و کمتر از باقیمانده بینایی خود استفاده می کرد و ما هر روز بیشترو بیشترنگران وضعیت او می شدیم. در واقع کیمیا علیرغم داشتن اندکی بینایی ، رفتار نابینایی از خود بروز می داد.
در ادامه مادر کیمیا با ابراز خوشحالی از توصیه ها و آموزشهای دکتر فتانه امیری در راستای تربیت بینایی دخترش ، بیان کرد: ما با این آموزش ها و تربیت بینایی کیمیا ، روز به روز شاهد تقویت دقت و تمرکز و افزایش مهارت خواندن و استفاده صحیح و درست و کامل از بینایی او هستیم . کیمیا با تربیت بینایی روز به روز مستقل ترمی شود و در حال حاضر مسیر خانه تا مدرسه و بسیاری از فعالیت های خود را بدون نیاز به ما انجام می دهد. کیمیا شادتر و خوشحال تر از قبل از خمودگی و بی انگیزگی رها شده و بسیاری از کارهایش را بهتر و دقیق تر پیگیری می کند. در پایان مادر کیمیا از مسولین خواست که آنان را دریابد.