نویسنده: ریچل وان
بین وادار کردن خود به انجام یک کار و فریب دادن مغز برای اینکه خودش بخواهد آن را انجام دهد، تفاوت زیادی وجود دارد.
راز این موضوع در روانشناسی نهفته است: وقتی خودتان را مجبور به انجام کاری میکنید، حس تنبیه ایجاد میشود؛ اما با کمی زیرکی ذهنی، میتوانید آن را به یک بازی تبدیل کنید.
چگونه میتوان مغز را فریب داد تا کارهای سخت را با رغبت انجام دهد؟ من چند روش هوشمندانه یاد گرفتهام که واقعاً کارسازند.
در این مقاله، هفت استراتژی ساده اما مؤثر را معرفی میکنم که به کمک آنها میتوانید ذهنتان را طوری فریب دهید که با انگیزه و انرژی، وظایف دشوار را به سرانجام برسانید.
اینها روشهایی هستند که افراد باهوش به کار میگیرند—و باور کنید، واقعاً معادله را تغییر میدهند!
۱. کار را خرد کنید
همه ما میدانیم کارهای بزرگ میتوانند ترسناک باشند. حجم زیادشان گاهی ما را فلج میکند و باعث تعلل میشود.
وقت آن است که مغز را دور بزنیم.
حتماً شنیدهاید که میگویند: «چطور میشود یک فیل را خورد؟ لقمهلقمه.»
دقیقاً همین اصل اینجاست: اگر یک کار بزرگ را به بخشهای کوچکتر و قابلمدیریت تقسیم کنید، دیگر ترسناک نخواهد بود.
این روش، فشار ذهنی را کاهش میدهد و باعث میشود انجام کار دستیافتنیتر به نظر برسد—مثل کنار هم گذاشتن قطعات یک پازل.
هر وقت با کاری بزرگ و طاقتفرسا روبرو شدید، آن را تکهتکه کنید و مرحلهبهمرحله پیش بروید. فقط مراقب باشید کارهای فرعی را آنقدر آسان یا سخت نکنید که فریب خودتان را بخورید.
۲. سیستم پاداش برای خودتان بسازید
یکی از ترفندهای مؤثر برای من، استفاده از پاداش است.
شاید ساده به نظر برسد، اما پشت آن یک اصل قوی روانشناختی به نام “تقویت مثبت” وجود دارد.
من اینطور عمل میکنم: به خودم قول میدهم بعد از پایان یک بخش از کار سخت، یک خوراکی خوشمزه بخورم یا چند دقیقه به تفریح بپردازم.
اخیراً مجبور بودم یک گزارش کاری حجیم را آماده کنم. کار بیپایان به نظر میرسید. برای همین آن را به بخشهایی تقسیم کردم و برای هر بخش، یک پاداش کوچک تعیین کردم: ده دقیقه پادکست، میانوعده، یا گفتوگوی کوتاه با یک دوست.
نتیجه؟ معجزه کرد. هر بار که بخشی از کار را تمام میکردم، انگیزه بیشتری برای ادامه داشتم.
برای کارهای خودتان یک سیستم پاداش تعیین کنید؛ این کار باعث میشود مغز، سختکوشی را با تجربهای مثبت مرتبط کند.
۳. از قدرت ضربالاجلها بهره بگیرید
ضربالاجلها، همانقدر که ترسناکاند، نجاتبخش هم هستند.
تحقیقات نشان میدهند که تعیین مهلت، احتمال بهپایان رساندن کار را بهطور قابلتوجهی افزایش میدهد.
این پدیده با قانون یرکس-دادسون توضیح داده میشود: سطحی از فشار میتواند عملکرد ما را بهبود ببخشد.
مهلتگذاری باعث ایجاد حس فوریت در ذهن میشود و مغز را متقاعد میکند که این کار مهم و فوری است.
چه کار بزرگ باشد چه کوچک، برای آن مهلت تعیین کنید—و حتماً به آن پایبند بمانید.
۴. نتیجه نهایی را تجسم کنید
گاهی بهترین راه برای ترغیب مغز به انجام کاری، این است که به آن کمک کنیم «نور آخر تونل» را ببیند.
تجسم، ابزاری بسیار قوی است. تصور کنید پس از پایان کار، چه حس خوبی خواهید داشت—آرامش، افتخار، رضایت.
مغز، تفاوت زیادی بین واقعیت و تصور قائل نمیشود. وقتی نتیجهای مثبت را تجسم میکنیم، دوپامین ترشح میشود—همان مادهای که حال خوب و انگیزه ایجاد میکند.
دفعهی بعد که از شروع کاری سخت میترسید، لحظهای چشمهایتان را ببندید و پایان موفقیتآمیز آن را تصور کنید.
۵. از قدرت موسیقی کمک بگیرید
بارها موسیقی در انجام کارهای سخت به کمکم آمده است.
گذاشتن هدفون و گوش دادن به آهنگهای موردعلاقهام، فضا را از سنگینی و سختی دور میکند.
من یک فهرست پخش مخصوص دارم که پر از آهنگهای انرژیبخش است. نوع و ریتم موسیقی هم مهم است—آهنگهای پرتحرک، بهرهوری را افزایش میدهند.
تحقیقات نیز این را تأیید میکنند: موسیقی میتواند تمرکز را افزایش، خلقوخو را بهبود و کارایی را بالا ببرد.
چه موتسارت گوش بدهید و چه متالیکا، آهنگی را پیدا کنید که با شما همخوانی دارد و اجازه دهید فضای ذهنتان را تغییر دهد.
۶. ذهنآگاهی را تمرین کنید
ذهنآگاهی فقط یک واژه شیک نیست—یک مهارت واقعی برای افزایش تمرکز و کارایی است.
یعنی حضور کامل در لحظه و آگاهی از افکار، احساسات و بدن، بدون قضاوت.
با تمرین ذهنآگاهی، حواسپرتی کاهش مییابد و توجهتان به کار بازمیگردد.
یکی از سادهترین روشها برای شروع ذهنآگاهی، تمرکز روی تنفس است: دم و بازدم را حس کنید، بالا و پایین رفتن سینهتان را دنبال کنید.
فقط چند لحظه حضور آگاهانه در اکنون، میتواند تفاوت بزرگی در عملکردتان ایجاد کند.
۷. به خودتان ایمان داشته باشید
در نهایت، مهمترین کلید غلبه بر کارهای دشوار، باور به خودتان است.
اعتمادبهنفس یعنی شناخت تواناییها، درس گرفتن از اشتباهات و جرئت برای خروج از منطقه امن.
وقتی به خودتان ایمان دارید، پیامی قدرتمند به مغزتان میفرستید: من میتوانم، من آمادهام.
هر کاری، هرچند دشوار، فرصتی برای رشد است—و شما برای آن آمادهاید.
جمعبندی: همه چیز به ذهن شما بستگی دارد
مغز انسان انعطافپذیر و آموزشپذیر است. با کمی شناخت و مهارت، میتوان آن را تربیت کرد تا حتی دشوارترین وظایف را با میل انجام دهد.
این ترفندها، ابزار فریب نیستند، بلکه روشهایی هوشمندانه برای استفاده از سازوکار ذهن به نفع خودتان هستند.
از تقسیم وظایف تا تجسم موفقیت، هر تکنیک بر بخشی از تواناییهای شناختی شما تأثیر میگذارد.
از این ابزارها استفاده کنید، آنها را با شرایط خود سازگار کنید، و شاهد افزایش چشمگیر بهرهوریتان باشید.
فراموش نکنید: قدرتمندترین ابزاری که در اختیار دارید، ذهن شماست.