بحران پسماند در ایران به مسئلهای گسترده، ولی کمتوجهشده تبدیل شده است. بر اساس گزارشها، روزانه بین ۵۵ تا ۵۸ هزار تُن زباله شهری و روستایی در کشور تولید میشود که سالانه بیش از ۲۰ میلیون تُن خواهد بود. سرانه تولید زباله در شهرهایی مانند تهران، به بیش از ۸۰۰ تا ۹۰۰ گرم در روز برای هر نفر میرسد.
انباشت زباله در مکانهای غیرمجاز، دفن غیراصولی و سوزاندن پسماند بدون رعایت استانداردها، منجر به آلودگی هوا، خاک، منابع آبی، و انتشار گازهای گلخانهای شده است. در بسیاری از مناطق، بهویژه شهرهای شمالی، این بحران نهتنها محیط زیست، بلکه بهداشت عمومی و صنعت گردشگری را نیز تهدید میکند.
ناکارآمدی راهکار زبالهسوزی
تجربه کشورهای جنوب آسیا از جمله هند، اندونزی و فیلیپین نشان میدهد که زبالهسوزی در شرایطی که پسماند از نوع آلی و مرطوب باشد (با رطوبت ۶۰ تا ۸۰ درصد)، نهتنها ناکارآمد، بلکه زیانبار است. احتراق ناقص در این سیستمها موجب انتشار گازهای سمی مانند دیاکسین و ذرات معلق میشود و اعتراضهای عمومی در پی داشته است.
ایران نیز با شرایط مشابهی مواجه است؛ در شهرهای شمالی که بخش عمدهای از پسماند از مواد آلی و مرطوب تشکیل شده، استفاده از زبالهسوز بدون آمادهسازی و زیرساخت لازم، منجر به بحرانهای زیستمحیطی خواهد شد. بدون تفکیک از مبدأ، خشکسازی زباله و کنترل دقیق آلایندهها، استفاده از زبالهسوز راهحلی خطرناک تلقی میشود.
راهکارهای جایگزین و پایدار
با توجه به تجارب جهانی، راهکارهایی که همزمان به حفظ محیط زیست و بهرهبرداری اقتصادی توجه دارند، مؤثرتر خواهند بود:
هضم بیهوازی (Anaerobic Digestion): این روش پسماندهای آلی را به بیوگاز و کود آلی تبدیل میکند و میتواند منبع انرژی پاک و پایدار باشد.
کمپوستینگ: فرآیند تبدیل زبالههای آلی به کود طبیعی که نهتنها از آلودگی جلوگیری میکند، بلکه به بهبود کیفیت خاک نیز کمک میکند.
تولید RDF (سوخت مشتق از پسماند): زبالههای خشک غیرقابل بازیافت پس از فرآوری به سوخت جامد برای کارخانهها و نیروگاهها تبدیل میشوند.
این راهکارها در صورت حمایت دولتی، مشارکت بخش خصوصی و فرهنگسازی عمومی، میتوانند جایگزین مناسبی برای سیستمهای سنتی و پرهزینه مانند دفن یا سوزاندن باشند.
نقشه راه پیشنهادی برای مدیریت نوین پسماند
تحلیل علمی ترکیب پسماند: شناسایی اجزای پسماند شهری و بررسی میزان رطوبت و پتانسیل انرژی آن.
اجرای طرحهای پایلوت: راهاندازی نمونههای کوچک سیستم هضم بیهوازی یا کمپوست برای ارزیابی عملی و اقتصادی.
فرهنگسازی عمومی: آموزش شهروندان در مورد تفکیک زباله از مبدأ، همراه با مشوقهای اقتصادی.
تقویت زیرساختهای بازیافت: سرمایهگذاری در فناوریهای تفکیک، پردازش و بستهبندی زباله.
ایجاد بازار مصرف برای محصولات جانبی: تضمین خرید و مصرف بیوگاز، RDF و کود آلی توسط صنایع و کشاورزی.
نتیجهگیری
بحران پسماند در ایران نیازمند نگاهی تازه و علمی است. زبالهسوزی، بهویژه در مناطق شمالی کشور با ویژگیهای خاص پسماند، راهحلی پرهزینه و ناپایدار است. در مقابل، راهکارهای نوین مانند هضم بیهوازی، کمپوستینگ و تولید RDF، با هزینه کمتر، بازدهی بالاتر و اثرات محیطزیستی مثبت، میتوانند گزینههای بلندمدت و کارآمدی برای مدیریت پسماند باشند.
برچسبها
بحران زباله، پسماند شهری، زبالهسوزی، کمپوست، هضم بیهوازی، RDF، محیط زیست ایران، تفکیک از مبدأ، پایگاه خبری پهنه پرواز
منبع
وبسایت عصر ایران
حتماً، در ادامه متن مقاله «جهان ما دیگر از شخصیتهای معنوی و ادبی بهرهای نمیبرد» از خبرگزاری ایبنا بهصورت یکدست، رسمی و ساختاریافته بازنویسی شده است:
جهان بیحکمت: فروپاشی رابطه انسان امروز با ادبیات و معنا
جهان معاصر با بحران عمیق درک و فهم مواجه است. بهنظر میرسد انسان امروز، هرچند به انواع اطلاعات دسترسی دارد، اما از توانایی درک متون عمیق، اندیشههای پیچیده و مفاهیم معنوی بیبهره مانده است. بحران، نه صرفاً در نخواندن، بلکه در ناتوانی در خواندنِ معنادار است.
وقتی خواندن، بیمعنا میشود
مطالعهای بر روی ۸۵ دانشجوی ادبیات انگلیسی در دو دانشگاه آمریکایی نشان داد که دانشجویان هنگام مواجهه با متن نخست رمان خانه غمزده نوشتهی چارلز دیکنز، بهجای تحلیل زبانی، دست به حدس، سادهسازی و برداشتهای سطحی زدند.
این اتفاق نشان میدهد که انسان امروز با متن ادبی یا اندیشهای جدی، مانند مواجهه با یک زبان بیگانه رفتار میکند؛ گویی ادبیات، شعر و حکمت، دیگر جزئی از زیست روزمره نیستند.
افول شخصیتهای ادبی و معنوی
مقالهای که مبنای این تحلیل قرار گرفته، بهدرستی تأکید میکند که:
جهان امروز دیگر از شخصیتهای ادبی، معنوی و حکیمانه تغذیه نمیکند.
ادبیات و عرفان، جای خود را به اطلاعات سریع، پیامهای سطحی و تولیدات دیجیتال دادهاند.
در گذشته، زندگی انسانها از طریق قصهها، اسطورهها، شعرها و متون مقد