باید روان جامعه را سرشماری کنیم، نه فقط جمعیت را

اشتراک‌گذاری در:

سریال «یزدان» با تمرکز بر آسیب‌های اجتماعی شهر تهران، فرصت مناسبی برای گفت‌وگو درباره ریشه‌های روانی و اجتماعی بحران‌هایی مانند کودکان کار، اعتیاد و زباله‌گردی فراهم کرده است.

به گزارش پایگاه خبری پهنه پرواز به نقل از اعتماد آنلاین دکتر حامد قدسی، روانشناس، در این گفت‌وگو با تاکید بر لزوم پیشگیری و اهمیت غربالگری خانه‌به‌خانه، از ضرورت حضور گسترده مددکاران اجتماعی در متن زندگی شهروندان سخن می‌گوید و معتقد است آسیب‌هایی که امروز در پستوها پنهان مانده‌اند، در آینده به شکل جرم، اعتیاد و اختلالات روانی بروز خواهند کرد.

سریال «یزدان» در مبارزه با آسیب‌های اجتماعی تولید شده و در حال پخش از تلویزیون است. به طور کلی، شرایط تهران را، در حوزه‌هایی مثل اعتیاد، زباله‌گردی و کودکان بی‌سرپرست چطور ارزیابی می‌کنید؟

در خصوص معضلاتی که ما در شهر شاهد هستیم، مثل کودکان بی سرپرست یا بد سرپرست، کودکان کار و یا سایر آسیب های اجتماعی که وجود دارد، من به عنوان یک کارشناس و به عنوان دکترای روانشناسی، نظر خودم رو خدمت شما ارائه می‌دهم. اولین مسئله ای که وجود دارد، مسئله اجتماعی است. به این معنی که داستان این سیستم، یک سیستم اجتماعی است و باید به این معضلات و آسیب ها از بعد اجتماعی نگاه کرد و در مرحله بعد مسائل روانشناسی که وجود دارد.
در این سریال، به موضوع کودکان کار که بی‌سرپرست یا بدسرپرست هستند هم اشاره شده است. این پدیده غم‌انگیز را از منظر روانشناسی چطور ارزیابی می‌کنید؟

بچه‌هایی که بی‌سرپرست یا بدسرپرست و یا از کودکان کار هستند، آسیب‌هایی که ممکن است برای آن‌ها در جامعه ایجاد شود و یا آسیب‌هایی که ممکن است خود این افراد در آینده ایجاد کنند، مثل این که این افراد ممکن است در آینده تبدیل به افرادی با اختلالات روانشناختی بشوند، به راحتی قابل شناسایی نیست. ممکن است دچار اختلالات شخصیتی بشوند و آسیب‌هایی را در آینده ایجاد بکنند.

موضوعی که وجود دارد این است که در پس هر اختلال و مسئله روانشناختی، یک سری معضلات اجتماعی وجود دارد. در واقع شناسایی معضلات اجتماعی در بسیاری از موارد مهمتر از پرداختن به خود اختلال روانشناختی است. بنابراین پشتوانه اختلالات روانشناختی، می‌تواند معضلات اجتماعی باشد.

مشارکت نهادهای عمومی مثل شهرداری، سازمان بهزیستی و… را در حل معضلات و آسیب‌های اجتماعی شهر تهران چگونه ارزیابی می‌کنید؟
به طور کلی، معضلات اجتماعی که ما شاهدش هستیم مثل فقر، اعتیاد، بیکاری و سایر این مسائل، به راحتی توسط سیاستمداران، چه در شهرداری، چه در بهزیستی و یا سایر ارگان‌ها و مراتب بالاتر، قابل حل هستند. به عنوان مثال، من به عنوان یک کارشناس حوزه روانشناسی و به عنوان فردی که در حوزه روانشناسی سال‌ها کار کرده و تحصیلات دکترا دارم و در این زمینه تجربه و مراجعین زیادی داشته‌ام، به این نتیجه رسیده‌ام که باید دولت و سیاستمداران، به حالت سرشماری‌گونه، نسبت به تک‌تک خانواده‌ها، بررسی داشته باشند؛ یعنی کارشناس‌های مددکاری اجتماعی به استخدام دولت یا نهادها درآمده و خانه به خانه در شهر و روستا بررسی کرده و از تک‌تک اعضای خانواده پرسشنامه کیفیت زندگی تهیه کنند و میزان سلامت روان افراد را بسنجند. در واقع، یک غربالگری روانشناختی برای کل افراد یک جامعه و مخصوصا حواشی شهر انجام شود. یعنی برای این که بتوانیم معضلات اجتماعی مانند اعتیاد، بیکاری، مشکلات روانشناختی، خشونت، پرخاشگری و بزهکاری را شناسایی کنیم و لازم نباشد بعدا هزینه‌های بسیار بیشتری برای سازمان‌هایی که نقش تعلیم و تربیت دارند، مثل زندان ها و امثال آن انجام شود، باید مسیر پیشگیری را انتخاب کنیم و همان هزینه را برای پیشگیری صرف کنیم.

لطفا درباره روند صحیح و علمی این پیشگیری بیشتر توضیح دهید.
به نظر من، برای پیشگیری، بهترین کاری که برای جلوگیری از آسیب‌هایی که در جامعه و شهر شاهدش هستیم، این است که یک سرکشی، کارشناسی و یک نظارت خانه به خانه داشته باشیم. مثلا مانند سیستم واکسیناسیون فلج اطفال و سرشماری‌گونه مددکارهای اجتماعی به تک‌تک خانه‌ها سر بزنند. در هر خانه ممکن است آسیب‌هایی وجود داشته باشد. در یک خانه که درش بسته است، ما اطلاعی نداریم که ممکن است پدر خانواده فردیست که بیماری روانی دارد، شاید پدر خانواده فرزندان خود را مورد آزار جسمی قرار می‌دهد و کتک می‌زند، شاید همسرش را آزار می‌دهد، شاید مادری وجود دارد که اختلال روانی داشته و فرزندان خودش را شکنجه جسمی می‌کند. ما به عنوان روانشناس، داستان‌های زیادی می‌شنویم که بعدا برایمان تعریف می‌شود که چه اتفاق‌هایی رخ می‌دهد و کسی از آن خبردار نیست.

شاید مددکار وارد خانه‌ای شد و متوجه شد که کودکی توسط پدر و مادر شکنجه جسمی می‌شود.
بنابراین، آسیب های اجتماعی زمانی حل خواهد شد که یک به یک خانه‌ها و تک‌تک افراد توسط مددکار اجتماعی بررسی و غربالگری بشوند و افرادی که در بعضی از مناطق درحال آسیب دیدن هستند شناسایی شوند و اگر کودکی توسط خانواده آزار و اذیت می‌شود، از خانواده گرفته شود تا آسیب کمتری ببیند؛ به این دلیل که اگر کودکی در حال آسیب دیدن است شناسایی نشود، ممکن است در آینده تبدیل به یک سارق، قاتل و یا معتاد و بزهکار شود. پس هزینه هایی که بناست برای مقابله با بزهکاری و جرم و جنایت صرف شود را می‌توان برای پیشگیری از این مسائل هزینه کرد.

بر این اساس، آیا می‌توان گفت که مهم‌ترین راه جلوگیری از آسیب‌های اجتماعی تمرکز بر عرصه پیشگیری و صرف هزینه برای کاهش بروز آسیب (و نه مداوای آن) است؟

اعتقاد من این است که یکی از دلایل آسیب‌های اجتماعی که ما هرروز شاهدش هستیم، عدم نظارت بر زندگی شخصی افراد است. لذا  باید کودکان توسط یک سری مددکار اجتماعی بررسی بشوند، ماهی یک یا دو بار چکاب شوند و وضعیت روانشناختی و سلامت روانی و احساسی آن‌ها بررسی شود و طریقه فرزندپروری والدین بررسی شود تا از آسیب‌های احتمالی آینده جلوگیری شود.
ما شاهد بسیاری معضلات هستیم که امروز خاموش هستند و دیده نمی‌شوند و داخل خانه‌ها اتفاق می‌افتند، اما پنج یا ده سال دیگر خودش را به صورت دیگری نشان خواهد داد. بنابراین، چه بسا آسیب‌هایی که افراد در محیط خانه می‌بینند که می‌تواند از جانب پدر، مادر یا والدین معتاد باشد؛ آسیب‌های جسمی، جنسی، روحی و روانی باشد و کسی از آن‌ها خبر ندارد و بعدها به صورت اختلالات روانی، بزهکاری و جرم و جنایت بروز خواهد کرد.
 

کد خبر:2694

نظرات ارزشمند شما

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *