آواز ایرانی از اصلیترین پایههای موسیقی سنتی ما است؛ هنری که در کنار شعر، احساسات مردم ایران را طی قرنها بیان کرده و با فرهنگ و تاریخ این سرزمین گره خورده است. در میان نسلهای مختلف خوانندگان سنتی، برخی چهرهها چنان تأثیرگذار و ماندگار بودهاند که امروز از آنها با عنوان اسطورههای آواز ایرانی یاد میکنیم.
این هنرمندان نهفقط بهدلیل صدای خاصشان، بلکه بهخاطر نقش مهمی که در حفظ، گسترش و آموزش موسیقی ایرانی داشتهاند، جایگاهی ویژه پیدا کردهاند. شناخت این اسطورهها، آشنایی با سبکهای آوازی، مکتبهای موسیقی ایرانی و ویژگی های صدای آنها، میتواند برای علاقهمندان به موسیقی، بهویژه نسل جدید خوانندگان، الهامبخش و آموزنده باشد.
در این مقاله، مروری داریم بر برخی از مهمترین اسطورههای آواز سنتی ایرانی، از دوران قاجار تا امروز؛ کسانی که صدایشان هنوز در گوش زمان جاری است.
شاخصههای یک اسطوره، در آواز ایرانی
چه ویژگیهایی باعث میشود یک خوانندهی سنتی، از میان دیگران متمایز شده و به جایگاه «اسطوره» برسد؟ اسطورههای آواز ایرانی ممولاً ترکیبی از چند ویژگی مهم را در خود دارند که صدای آنها را فراموشنشدنی کرده است:
۱. صدای منحصربهفرد:
اولین ویژگی بارز، داشتن صدایی خاص، گرم و تشخیصپذیر است. صدایی که بهراحتی در ذهن میماند و میتواند بدون همراهی ساز، بهتنهایی مخاطب را جذب کند.
۲. تسلط بر شعر و موسیقی:
آواز سنتی بدون شعر معنا ندارد. تسلط اسطورهها بر شعر کلاسیک فارسی و درک دقیق از معنای اشعار، باعث شده اجراهای آنها بسیار ثأثیرگذار باشد.
۳. نوآوری در چهارچوب سنت:
برخلاف تصور، بیشتر اسطورههای آواز کسانی بودهاند که ضمن احترام به سنتها، خلاقیت و نوآوری خاصی در اجرای خود داشتهاند. آنها سبک شخصیشان را خلق کردند و بعضاً باعث تحول در موسیقی کلاسیک ایرانی شدند.
۴. تداوم تأثیر در نسلهای بعد:
اسطورهها فقط در زمان خودشان مطرح نبودهاند؛ آثار آنها هنوز هم توسط خوانندگان جوان تحلیل و بازخوانی میشود. این تأثیرگذاری عمیق و ماندگار، یکی از نشانههای اصلی تعلق یک خواننده به این گروه است.
اسطورههای آواز ایرانی در گذر زمان
در ادامه نگاهی میاندازیم به بهترین خوانندگان سنتی ایران در سه دورهی تاریخی: قاجار، پهلوی و دوران معاصر. این هنرمندان، پایهگذاران و حافظان بخش بزرگی از موسیقی ایرانی هستند و صدای آنها هنوز هم در حافظهی فرهنگی ما زنده است.
دوران قاجار: آغاز ضبط و ثبت آواز ایرانی
سید حسین طاهرزاده
سید حسین طاهرزاده از خوانندگان بنام اواخر دورهی قاجار بود که صدای پُرطنینش بهسرعت او را در میان بزرگان موسیقی آن زمان مطرح کرد. او به خاطر تسلط بینظیر بر داستگاههای موسیقی ایرانی و شیوههای متنوع تحریر، یکی از منابع اصلی در شناخت آواز ایرانی محسوب میشود.
آثار طاهرزاده بیشتر در قالب ضبطهای سنگی (صفحات گرامافون) باقی ماندهاند و امروزه بهعنوان یکی از منابع مهم در آموزش آواز سنتی کاربرد دارند. صدای گرم و تحریرهای طولانی و روان او، برای بسیاری از خوانندگان بعدی از جمله قمرالملوک وزیری، ادیب خوانساری و محمدرضا شجریان الهامبخش بوده است.
ابوالحسن اقبال آذر
اقبال آذر، که با نام «اقبالالسلطان» نیز شناخته میشود، یکی از خوانندگان معروف دوران قاجار است. وی که بین سالهای ۱۲۴۲ تا ۱۳۴۹ شمسی زندگی میکرد، دارای صدایی بسیار قوی و گوشنواز بود و میتوانست در اجرای قطعات طولانی، حتی بدون ساز همراه، شنونده را مجذوب خود کند.
اقبال آذر از معدود هنرمندانی است که توانست موسیقی اصیل ایرانی را از دورهی قاجار به پهلوی منتقل کند، بیآنکه اصالت آن خدشهدار شود. بسیاری از اجراهای او توسط کمپانیهای ضبط صدای خارجی نیز منتشر شد و بهعنوان میراث صوتی کشور از او به یادگار ماند.
قمرالملوک وزیری
قمرالملوک وزیری، یکی از چهره های انقلابی و پیشرو در تاریخ آواز ایرانی است. کشف استعداد وی و شروع فعالیت او برای خوانندگی، در سالهای پایانی قاجار و در دوران گذر از قجر به پهلوی رخ داد. قمر نخستین زنی بود که بدون حجاب و با صدایی رسا و قدرتمند روی صحنه حاضر شد و آواز خواند.
این بانوی هنرمند ایرانی نهتنها برای صدای زیبایش، بلکه بهسبب شجاعت و جسارتی که داشت، فعالیتهایش در امور خیریه و توجهی که به مسائل سیاسی روز نشان میداد معروف است. ترانهی «مرغ سحر» که آوازی سیاسی-اجتماعی محسوب میشود و در تاریخ موسیقی ایران بسیار شناختهشده و محبوب است، اولین بار توسط ایشان اجرا گردید.
ملوک ضرابی
ملوک ضرابی در سال ۱۲۸۶ در کاشان متولد شد و از همان کودکی استعداد خوانندگی را از خود بروز داد. او نیز مانند قمر، از سالهای پایانی حکومت قاجار، فعالیت در موسیقی آوازی ایرانی را شروع کرد. این هنرمند که نزد اساتید بزرگی همچون حسین طاهرزاده و ابوالحسن اقبالآذر آموزش دیده بود، توانست با صدای شفاف و پرقدرت خود و قابلیت بالایی که در اجرای تصنیفهای ریتمیک داشت، نامش را بهعنوان یکی از بهترین خوانندگان زن ایرانی در تاریخ ثبت کند.
ملوک ضرابی علاوه بر آواز، در تنبکنوازی هم مهارت داشت و با بسیاری از هنرمندان معروف همدورهی خود از جمله ابوالحسن صبا، ادیب خوانساری، حسین یاحقی و حسین تهرانی هم همکاری میکرد. برخی وی را نخستین زن تصنیفخوان حرفهای ایران میدانند که در شکلگیری آواز بانوان، نقشی بیبدیل و ماندگار ایفا کرد.
دوران پهلوی: ریشه دواندن آواز ایرانی
غلامحسین بنان
یکی از شاخصترین صداهای کلاسیک این دوره، غلامحسین بنان بود؛ خوانندهای با صدایی مخملی، آرام و بسیار دقیق که همکاری نزدیک با روحالله خالقی و رادیو ایران، او را بهسرعت نزد مردم، چه طبقهی فرهیخته و چه اهالی کوچه و بازار، محبوب کرد.
بنان با اجرای قطعاتی چون «ای ایران»، «الههی ناز» و «بهار دلنشین»، نهتنها به حفظ موسیقی سنتی ایران کمک کرد، بلکه تبدیل به الگویی از آواز با بیان شاعرانه گرید. آنچه این هنرمند را متمایز میکند تلفیق درک عمیق از شعر فارسی، تلفظ دقیق واژگان، صدای نجیب و باوقار و تحریرهای نرم و شاعرانه است. او را میتوان نقطهی تلاقی موسیقی اصیل ایرانی و بیان آوازی روشنفکرانه دانست.
ادیب خوانساری
ادیب، نمایندهی سرسخت سنت در عصر تجدد بود. صدای پرطنین و تسلط او بر ردیفهای آوازی، باعث شد تا قطعات موسیقیاش به الگویی برای تعلیم موسیقی کلاسیک بدل شود. وی یکی از نخستین خوانندگان مرد در رادیو ملی ایران بود و بعدها با انجمن موسیقی ملی نیز همکاری کرد.
از ویژگیهای منحصربهفرد ادیب میتوان به زمینهی معنوی و عرفانی آثارش اشاره کرد؛ او همچنین در ادای اشعار، بهویژه از نظر تلفظ دقیق، تأکیدهای وزنی و انتقال بار معنایی کلمات نیز دقتی بینظیر داشت. تکنیکهای تحریری ادیب هم، ممتاز و منحصربهفرد بود؛ بهویژه تحریرهای کشیده، پیوسته و ظریف در محدودهی میانی و بم. همهی این موارد در کنار یکدیگر، او را به الگویی برای نسلهای بعد تبدیل کرد.
دلکش
دلکش با نام اصلی عصمت باقرپور بابلی، یکی از برجستهترین و تأثیرگذارترین خوانندگان زن در تاریخ موسیقی ایران است. استعداد خوانندگی او در مدرسه توسط معلم موسیقیاش کشف شد و به روحالله خالقی معرفی گردید. نام هنری «دلکش» نیز به پیشنهاد خالقی برای او انتخاب شد.
دلکش از سال ۱۳۲۳ فعالیت حرفهای خود را آغاز کرد و به عنوان یکی از نخستین خوانندگان زن در رادیو ایران به شهرت رسید. صدای دلکش در ردهی آلتو قرار داشت و باقدرت، وسعت و انعطافپذیری خاصی همراه بود. او توانست با اجرای ترانههایی به زبان فارسی و مازندرانی، موسیقی محلی را نیز به مخاطبان معرفی کند. وی با بیش از سه دهه فعالیت هنری، نقش مهمی در توسعه و ترویج موسیقی ایرانی ایفا کرد و راه را برای نسلهای بعدی خوانندگان زن نیز هموار ساخت.
داریوش رفیعی
داریوش رفیعی صدایی بود که زود خاموش شد، اما در همان عمر کوتاه هنریاش ردپایی عمیق در آواز ایرانی برجای گذاشت. صدای او سرشار از صداقت و لطافتی غریب بود؛ گویی مستقیماً از دل میآمد و بر دل مینشست.
سبک این هنرمند که در خواندن شعرهای محلی نیز مهارت داشت، آمیزهای از آواز سنتی و ترانههای مردمی بود و تکنیکهای آوازی وی، بهویژه در اجرای تحریرهای احساسی، او را به خوانندهای خاص بدل کرد. ترانههایی مانند «شب انتظار» و «بهسوی تو» با اجرای او، آثاری فراموش نشدنی در تاریخ موسیقی ایران هستند.
ایرج
ایرج با نام اصلی حسین خواجه امیری در سال ۱۳۱۱ در خانوادهی هنرمند به دنیا آمد. از همان دوران کودکی تحت تعلیم پدرش با ردیفها و دستگاههای موسیقی ایرانی آشنا گردید و پس از مهاجرت به تهران به مکتب ابوالحسنصبا راه یافت. کمی بعد توسط صبا به مسئول رادیو ایران معرفی شد و به سرعت معروف گردید.
حضور پررنگ او در برنامهی «گلها» و نیز همکاری با آهنگسازانی چون علی تجویدی و همایون خرم، موجب شکلگیری صدها تصنیف شد که هنوز هم در حافظهی موسیقایی ما زندهاند.
ایرج را بسیاری بهحق، یکی از پرقدرتترین صداهای مردانهی موسیقی ایران میدانند. او بهراحتی میتوانست گوشههای ردیف را با تحریرهای دشوار اجرا کند و اوجهای آوازی را با وضوح و شفافیت کامل به نمایش بگذارد. این هنرمند مردمی، شش دانگ صدا را کامل داشت و حتی به گفتهی محمدرضا شجریان معیار و الگویی برای بالاترین حد حنجرهی صدایی محسوب میشد.
مرضیه
خدیجه اشرفالسادات مرتضایی با نام هنری «مرضیه» در سال ۱۳۰۳ در تهران متولد شد و از دههی ۱۳۲۰ شمسی فعالیت هنری خود را آغاز نمود. اجرای نقش اصلی اپرت «خسرو و شیرین» در تئاتر باربد تهران در سال ۱۳۲۱ یکی از نخستین حضورهای برجستهی او بر صحنه بود که شهرت و محبوبیت را برایش به ارمغان آورد.
وی در دهههای ۴۰ و ۵۰ با ارکستر فارابی به رهبری مرتضی حنانه همکاری میکرد و در برنامههای رادیویی مانند «گلهای رنگارنگ» نیز حضوری فعال داشت. بعد از انقلاب و ممنوعیت فعالیت خوانندگان زن، مرضیه از اجرای عمومی بازماند؛ اما در سال ۱۳۷۳ پس از مهاجرت به پاریس، فعالیتش را از سر گرفت و کنسرتهایی در شهرهایی مانند لسآنجلس، پاریس و لندن برگزار نمود که با استقبال مردم مواجه گشت.
اکبر گلپایگانی (گلپا)
گلپایگانی در محیطی مذهبی و هنردوست رشد یافت. او که از کودکی به خواندن قرآن و تعذیهخوانی میپرداخت، استعدادش در آواز، بهسرعت نمایان گشت. وی از ۱۸ سالگی، موسیقی حرفهای را آغاز کرد و زیر نظر اساتیدی چون ابوالحسن صبا، عبدالله دوامی و ادیب خوانساری آموزش گرفت. پس از آشنایی با داوود پیرنیا نیز به برنامهی محبوب «گلها» راه پیدا کرد و از این طریق، نزد مردم، شناخته شده و معروف گردید.
صدای پرطنین و شش دانگ گلپا، همراه با تسلط بر تحریرها و بیان دقیق اشعار، او را به یکی از بهترین خوانندگان موسیقی سنتی ایرانی بدل کرده است. این هنرمند با برجای گذاشتن بیش از ۳۰۰ اثر رسمی از خود، نقش مهمی در حفظ و ترویج موسیقی سنتی ایران ایفا کرد.
دوران معاصر: از سنت تا نوآوری
محمدرضا شجریان
استاد محمدرضا شجریان فعالیت هنری خود را از اواخر دوران پهلوی آغاز کرد، اما بخش عمده و تأثیرگذار کارنامهاش، پس از انقلاب ۵۷ رقم خورد. او با صدایی نافذ، دانش گسترده در موسیقی دستگاهی، و درک عمیق از شعر کلاسیک فارسی، به نماد آواز سنتی ایرانی تبدیل شد.
شجریان که از نوجوانی ردیفهای آوازی را فراگرفته بود، در برنامهی «گلها»، «مرکز حفظ و اشاعهی موسیقی» و «جشن هنر شیراز» خوش درخشید و خیلی زود جایگاه ممتازی در میان اساتید یافت. این هنرمند پس از انقلاب نیز با خلق آثاری ممتاز چون «مرغ سحر»، «ربّنا» و «بیداد» در قلب مردم ایران جای گرفت و برای همیشه ماندگار شد. وی با پرورش شاگردانی چون همایون شجریان، در انتقال میراث موسیقایی ایران به نسل بعد نیز نقش خود را بهطور کامل ایفا کرد.
شهرام ناظری
شهرام ناظری، از خوانندگان برجسته و نوآور موسیقی سنتی و عرفانی ایران، با صدایی پرطنین و لحنی حماسی شناخته میشود. او از دههی ۱۳۵۰ فعالیت حرفهای خود را آغاز کرد و خیلی زود با تلفیق اشعار مولانا و موسیقی اصیل ایرانی، به صدای شاخصی در این حوزه تبدیل شد. ناظری از نخستین هنرمندانی بود که موسیقی عرفانی مولویخوانی را بهشکل گسترده به صحنه آورد و در خلق آثاری نو، جایگاهی ویژه یافت.
از ویژگیهای صدای ناظری میتوان به بیان پرانرژی، تحریرهای کوبنده و قدرت روایتگری در آواز اشاره کرد. برخی آثار شاخص او عبارتند از «آتش در نیستان»، «شورانگیز» و قطعهی «شیدا شدم».
ایرج بسطامی
ایرج بسطامی، یکی از خوشصداترین و تأثیرگذارترین خوانندگان موسیقی سنتی ایرانی در دوران معاصر است. او از شاگردان برجستهی استاد محمدرضا شجریان و از هنرمندانی بود که با تسلط بالا بر ردیفهای آوازی، صدای شفاف و پرکشش، و انتخابهای دقیقی در شعر و موسیقی، بهسرعت در دل مخاطبان جا باز کرد.
بسطامی همکاریهای درخشانی با هنرمندانی چون کیوان ساکت و گروه دستان داشت و آثاری را به جا گذاشت که از ماندگارترین اجراهای موسیقی دستگاهی بهشمار میروند. اشعار میهندوستانه، عرفانی و اجتماعی در آثار بسطامی، او را به صدای صمیمی مردم، در دوران خود تبدیل کرد.
درگذشت ناگهانی وی در زلزلهی بم، ضایعهای بزرگ برای موسیقی ایران بود. بااینحال، یاد و آثار درخشانش در قلب و ذهن مردم، جاودانه باقی ماند.
علیرضا قربانی
علیرضا قربانی از خوانندگان برجسته و پرکار موسیقی سنتی و معاصر ایران است که با صدای گرم، بیان شفاف و قدرت اجرای بالا، جایگاه ویژهای در موسیقی ایران پیدا کرده است. او فعالیت حرفهای خود را در دههی ۱۳۷۰ آغاز کرد و پس از عضویت در ارکستر ملی ایران و همکاری با چند مجموعهی تلویزیونی مثل «کیف انگلیسی»، «شب دهم» و «مدار صفر درجه» در میان عموم مردم شناخته شد.
قربانی یکی از هنرمندانی است که توانسته آواز سنتی ایرانی را با موسیقی ارکسترال، مدرن و گاه تلفیقی پیوند دهد. همکاریهای گستردهاش با آهنگسازانی چون همایون خرم، فردین خلعتبری، مهیار علیزاده، سهراب پورناظری و آرش گوران باعث شده طیف وسیعی از شنوندگان، از علاقهمندان موسیقی اصیل تا نسل جوانتر، با آثار او ارتباط برقرار کنند. علیرضا قربانی یکی از چهرههای موفق در پیوند دادن هویت سنتی آواز ایران با زبان موسیقایی امروز است.
همایون شجریان
همایون شجریان، فرزند استاد محمدرضا شجریان، از شاخصترین و پرآوازهترین خوانندگان موسیقی سنتی و تلفیقی معاصر ایران است. او از کودکی نزد پدرش با موسیقی آشنا شد و در کنار فراگیری آواز، نوازندگی تنبک و کمانچه را نیز آموخت. آغاز فعالیت حرفهای او به دههی ۱۳۷۰ بازمیگردد، جایی که در کنسرتهای پدرش، نخست بهعنوان نوازنده و سپس بهعنوان خواننده حضور یافت.
همایون با تکیه بر آموزشهایی که نزد اساتید بزرگ دیده بود و همچنین استعداد خدادادی نهفته در وجودش، خیلی زود توانست هویت مستقل خود را در آواز شکل دهد. صدای او، که از انعطاف و لطافت بالا، تسلط تکنیکی و حس بیان شاعرانه برخوردار است، در آثار سنتی، ارکسترال و تلفیقی خوش درخشیده است.
او در طول فعالیت خود با آهنگسازانی مانند سهراب پورناظری، فردین خلعتبری، علی قمصری و بسیاری دیگر همکاری داشته و آثار متنوعی را به شنوندگان عرضه کرده است؛ از تصنیفهای سنتی گرفته تا پروژههای نوآورانه و بینالمللی. از مهمترین آثار او میتوان به قطعات «بیدار شو»، «مست نگاه»، «هوای گریه» و «چرا رفتی؟» اشاره کرد.
سخن پایانی
در این مقاله کوشیدیم نگاهی گذرا اما معنادار به اساطیر آواز ایرانی در دورههای مختلف تاریخی بیندازیم و مهمترین چهرههای اثرگذار را معرفی کنیم؛ از پیشگامان دورهی قاجار گرفته تا خوانندگان معاصر که همچنان با صدای خود، روح فرهنگ ایرانی را زنده نگه میدارند.
بیتردید، آواز ایرانزمین میراثی است سترگ که تنها با چند نام و چند پاراگراف نمی توان حق مطلب را دربارهی همهی بزرگان آن ادا کرد. هنرمندان بزرگی در گوشهوکنار تاریخ موسیقی ما حضور داشتهاند که پرداختن به یکایک آنها در این نوشتار ممکن نبود. ما در این مسیر تلاش کردیم تا چهرههایی را انتخاب کنیم که بهنوعی شاخص، جریانساز یا اثرگذار در مسیر تحول آواز ایرانی بودهاند.