خبرنگار پایگاه خبری پهنه پرواز از یک اتفاقی می گوید تا اندازه ای نادر و به اندازه ای جالب و قابل تقدیر که با هم می خوانیم :
همیشه وقتی به بهانه برنامهای کنار همنوعانم میروم، بهویژه در آسایشگاه کهریزک، چهرهای آشنا و همیشه ثابت نظرم را جلب میکند. او کسی است که با شور و شوق در میان بچهها حضور دارد. بعد از مدتی متوجه شدم این انسان شریف، هر هفته، چه تنها و چه با همسرش، با عشق و تعهد خود را به آسایشگاه میرساند و برای مددجویان مانند عضوی از خانواده است.
به همین بهانه، گفتگویی کوتاه داریم با این فرشته بیادعا که گرمای تابستان و سرمای زمستان و هیچ کار روزمرهای، او را از همراهی با عزیزان کهریزک باز نداشته است.
ابتدا از شما تشکر میکنم که وقتتان را به ما اختصاص دادید. برای مخاطبان عزیز، لطفاً خودتان را معرفی کنید.
درود بر شما. آزاده درویش هستم، مشاور خانواده، اعتیاد و آسیبهای اجتماعی. از 9 تیرماه سال 1390، به پیشنهاد دخترخالهام با مرکز نگهداری معلولین آشنا شدم و از آن زمان تا به امروز سعادت این را دارم که در کنار این عزیزان باشم.
شما بهطور منظم و از مسافت دور، چندین بار در هفته در آسایشگاه حضور دارید. میتوان گفت شما از رکوردداران این کار زیبا هستید. این تعهد از کجا و چگونه آغاز شد؟
ابتدا باید بگویم که شما لطف دارید، اما من رکورددار نیستم، بلکه خدمتگزارم. شاید بتوانم بگویم عاشق واقعی این بچهها هستم.
وقتی به قصد همراهی با مددجویان به آسایشگاه میروید یا در کنارشان هستید، چه تغییری در حال و هوای شما ایجاد میشود؟
احساس بسیار خوبی دارم. روزهای اول خیلی گریه میکردم، نمیدانم چرا! اما به مرور، این عزیزان اعضای خانواده من شدند. از بودن کنارشان انرژی میگیرم و لذت میبرم. حتی بارها مهمانی و عروسی را برای دیدن بچههای عزیزم کنسل کردهام.
به نظر شما، بیشترین چالشها و موانع برای افراد دارای معلولیت چه چیزهایی هستند؟
چالشها و موانع کم نیستند. بچههای مرکز با بچههای خانواده متفاوتند. ای کاش رسیدگیها بیشتر شود، ای کاش جامعه آگاهتر شود و بازار کار و فعالیت برای این عزیزان فراهم گردد. امیدوارم توجه و رسیدگیها بهویژه در زمینه آموزش قویتر و بهتر شود. البته که خسته نباشید میگویم به پرسنل زحمتکش مراکز.
در پایان، چه توصیهای برای دیگر فعالان و اقشار جامعه دارید؟
من خود را کوچکتر از آن میدانم که بخواهم توصیهای داشته باشم. اما حرف دلم این است که بیشتر کمک کنند، بیشتر همدلی کنند و بیشتر در کنار این عزیزان باشند. از بچههای توانیاب در زمینههای شغلی استفاده کنند. واقعاً از ماست که بر ماست. باید یکدل و یکرنگ باشیم تا عزیزان توانمند بار روانی کمتری را تحمل کنند.