ما برای شناختن خودمان میتوانیم از روشهای مختلفی استفاده کنیم. یکی از این روشها خودشناسی تباری است. خودشناسی تباری یعنی این که بدانیم که خانوادۀ ما آینۀ ماست: چراکه ما بسیاری از ویژگیهای خوب و بد خانوادۀ خود را به ارث میبریم. در بسیاری از اوقات ویژگیهای ناپسندی که در دیگر اعضای خانوادۀ خود میبینیم، کمابیش در ما نیز وجود دارند، اما ما به دلایل گوناگون، از دیدن آن عیوب در خودمان ناتوانیم، ولی آنها را در دیگر اعضای خانوادهمان میبینیم و چه بسا از آنها میرنجیم.
اگر صادقانه و منصفانه در کار و حال خود نظر کنیم، آشکارا درمییابیم که عادتهای رفتاری نادرست و اخلاقیات زشتی که در پدر، مادر، برادر و خواهرمان میبینیم، در خود ما نیز وجود دارند. درمورد نقاط مثبت و ویژگیهای نیکو نیز ماجرا از همین قرار است؛ بنابراین ما میتوانیم از طریق شناختنِ اعضای خانوادهمان، شناخت عمیقتری از خود به دست بیاوریم. آری، هر یک از اعضای خانوادۀ ما بهسان آینهای غماز هستند که خوبیها و بدیهای وجودمان را در برابر دیدگان ما قرار میدهند. این همان چیزی است که آن را خودشناسی تباری مینامیم.
یک شکل دیگر این مسأله آن است که پدر یا مادر صفتی ناپسند دارند و فرزند در واکنش به آن صفت، رفتاری افراطی را در پیش میگیرد و به این ترتیب این چرخه ادامه پیدا میکند؛ برای نمونه ممکن است پدری بسیار سختگیر و کنترلگر باشد و فرزند او از این حیث درد و رنج بسیاری را تحمل کند. احتمال دارد این فرزند، در واکنش به سختگیری و کنترلگری پدرش، تصمیم بگیرد فرزند خود را آزاد و رها بگذارد و با سختگیری و کنترلگری، او را اذیت نکند. فرزند او این رفتار پدرش را ناشی از بیاعتنایی و بیتوجهی میداند و تصمیم میگیرد در کار فرزند خود سختگیرتر باشد و به این ترتیب به الگوی رفتاری پدر بزرگش برمیگردد و این چرخه ادامه مییابد.
به همین منوال ممکن است پدر/ مادر شرابخوار، معتاد به کار، تنبل، خسیس و پرحرف باشد و بچه در واکنش به این صفات، به شدت شرابگریز، تنبل، معتاد به کار، ولخرج و کمحرف شود و فرزند او هم در واکنش به این صفات به همان صفات پدر/ مادر بزرگش برگردد و به این ترتیب این صفات ناپسند به شکل چرخههای معیوبی نسل به نسل ادامه پیدا کنند. شخص باید آگاهانه به صفات و رفتارهای پدر یا مادر خود واکنش نشان بدهد.
گذشته از این که ما حلقهای از زنجیرۀ خانوادۀ خود هستیم، حلقهای از زنجیرۀ نژاد خود نیز به شمار میآییم. نیاکان و اجداد ما در طول تاریخ اخلاقیات و اندیشهها و رفتارهای ویژهای داشتهاند و ما میراثبران آن ویژگیهاییم. طبیعی است که خانواده و نژاد ما از طریق ما تداوم مییابد و ما حلقهای هستیم در میان حلقههای پیشین و حلقههای پسین. در اینجا هم ما وظیفه داریم که با خودشناسی تباری و در نهایت صداقت و شهامت، ویژگیها و خصوصیاتی را که نسل به نسل گشتهاند و به ما رسیدهاند، بشناسیم و اشتباهات و عادتهای بد و اخلاقهای نادرست و افکار غلط آنها را شناسایی کنیم و اجازه ندهیم آنها به فرزندان ما منتقل شوند. خیلی از مشکلاتی که در نسلهای قبلی وجود داشتهاند، بهصورت ناخودآگاه به ما منتقل میشوند، حتی اگر خودمان از آنها آگاه نباشیم.
از سوی دیگر باید افکار و اخلاقیاتِ نیکوی نیاکانمان را بشناسیم و بر آنها بیفزاییم و آنها را به نسلهای بعدی بسپاریم. خودشناسی تباری به ما کمک میکند که نهتنها از اشتباهات گذشته درس بگیریم، بلکه از این اشتباهات بهعنوان فرصتی برای رشد و بهبود استفاده کنیم. درواقع، این یک نوع آگاهی و مسئولیتپذیری در برابر گذشته و آینده است. ما باید مسئولیت تغییر را به دوش بگیریم و از نسلهای قبلی بهعنوان منابعی برای رشدِ خودمان و شادکامیِ نسلهای بعدی استفاده کنیم. اگر بتوانیم این آگاهی را به نسلهای بعدی هم منتقل کنیم، آنها هم میتوانند از اشتباهات ما یاد بگیرند و چرخههای منفی را قطع کنند.